2024-03-29T12:19:34Z
https://classicallit.ihcs.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=684
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
روش تصحیح متن در دیوان منوچهری دامغانی، بهتصحیح محمد دبیرسیاقی و پیشنهادهایی درباب بعضی ابیات دیوان
راضیه
آبادیان
تاکنون چندین تصحیح از دیوان منوچهری دامغانی در ایران و خارج از ایران انجام گرفته است. ازمیان این تصحیحات، تصحیح محمد دبیرسیاقی شناختهشدهترین و معتبرترین تصحیح از دیوان منوچهری است. اما، این تصحیح نیز دچار اشکالات فراوانی است. نوشتة پیشِرو، چنانکه از عنوان آن نیز برمیآید، نقدی است بر روشی که مصحح در تصحیح دیوان منوچهری دامغانی در پیش گرفته است. در این نقد، به 4 مقوله پرداخته شده است: 1. نحوۀ گزینش، معرفی، و بهکارگیریِ نسخ، 2. روش تصحیح متن، 3. ویرایشهایی که در چاپهای بعدی انجام گرفته است، و 4. چگونگی گزینش بیتهای اصلی و الحاقیِ منوچهری. همزمان با بررسی این 4 مقوله، بیتهایی از دیوان نیز تصحیح مجدد شده است. در این تصحیحات، معمولاً از دستنویسهای دیگری جز دستنویسهای این چاپ نیز استفاده شده است که بعضی کهنتر از دستنویسهای استفادهشده در چاپ دبیرسیاقی و بعضی دیگر نیز معتبرتر هستند.
منوچهری
نظم سدة پنجم
تصحیح متن
روش تصحیح
2018
09
22
1
25
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3536_8d47de9e77a08242e6c74d2e32e33493.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
تشخُّص ادبی در دیدگاه ادیبان مسلمان
سید محسن
حسینی وردنجانی
جواد
مرتضایی
محمد رضا
ترکی هرچگانی
مریم
صالحی نیا
یکی از مؤلفههای اصلی کامیابی و ماندگاری هر اثر ادبی «تشخّص» آن است. در نقد ادبی و بلاغت کهن اسلامی «تشخص ادبی»، بهصورت مستقیم و متمرکز، مطالعه و بررسی نشده است؛ اما منتقدان و بلاغیان مسلمان همواره به این موضوع توجه داشتهاند. مسئلة اساسی این پژوهش شناسایی نگرش ادیبان کهن به موضوع «تشخّص ادبی» است. این مقاله میکوشد، با روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع اصیل و کهن نقد ادبی و بلاغت اسلامی، چیستی این مبحث را از رهگذر آرای پراکندة ادیبان مسلمان دریابد و آن را در قالبی منسجم ارائه و، بدین وسیله، تبیین کند. ازآنجاکه «تشخّص ادبی» در بلاغت اسلامی حاصل کارکرد همگرای «صورت و معنای خاص» است، در پردازش این موضوع، مباحث بنیادینی چون معانی و صورتهای خاص، تصرفِ تشخّصآفرین، و معانی و صورتهای مشترک، بههمراه انواع و زیرمجموعههای آنها، بررسی شدهاند. این جستار کوشیده است کارآیی نقد ادبی کهن اسلامی را در این زمینه نشان دهد تا بتوان آثار ادبی کلاسیک را از دیدگاهی نقد کرد که خالقان این آثارْ خود بدان معتقد بودهاند.
تشخّص ادبی
صورت
معنا
تصرف
خاص
عام
2018
09
21
27
52
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3513_c75e2a7ac87a7526e4d3b0f9eb906160.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
کاربرد ادبی و هنری حرفِ «الف» در منظومههای دو داستانسرای بزرگ منظومههای غنایی، نظامی، و جامی
غلامرضا
حیدری
حرفِ الف، بهواسطة شکل و جایگاه خاص، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر، فضاهای شاعرانه، و ترکیباتِ نغز ادب پارسی بهویژه دو شاعر داستانسرای بزرگ غِنایی، یعنی نظامی و جامی، است. الف، که اولین حرفِ الفبای فارسی، عربی، و ابجد و نمایندة عدد یک در حساب جمّل است، در منظومههای این شعرا، کنایه از ذات احدیت، عالمِ تجرید و تفرید، و نیز مظهرِ پیشوایی، استقامت، خُردی، و غیره است. در این مقاله، با بررسی کاربرد ادبی حرفِ الف، با تکیه بر بسامد شواهد شعری این منظومهها، دو نوع ساختارْ قابلبحث است: ساختارِ اول شامل مضامین، تصاویر شاعرانه، ترکیبات، و تعبیراتِ نغز ِادبی براساسِ شکل و ویژگی حرفِ الف است و ساختارِ دومْ ساختارهای ادبی عبارتهای فعلی و کنایی با حرفِ الف را در بر دارد. با تحلیل این دو ساختار، میتوان گفت ترکیبات ادبی برساخته از حرفِ الف، در این دو منظومه، یکی از شاعرانهترین برساختههای ادب پارسی است. هر دو شاعر، ضمنِ بازی هنری با حرفِ الف از استعاره، کنایه، ایهام، و غیره در خَلق تعابیرِ نغز بهره جستهاند. جامی، بیشتر از نظامی، به ویژگیهای ظاهری و ذاتی الف توجه داشته اما، برساختههای نظامی ازنظرِ کیفی از اهمیت خاصی برخوردار است.
نظامی
جامی
مضمون
2018
09
21
53
81
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3514_1d998b0892f617e7532cbed142f64ec9.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
ابهام و ابهامآفرینی در تلمیحات اسطورهای، حماسی، و عیسوی دیوان خاقانی
اکبر
حیدریان
مریم
صالحی نیا
سیدجواد
مرتضایی
خاقانی شَروانی (520- 595 ق) از شاعران بزرگ سبک آذربایجانی است؛ از ویژگیهای برجستۀ این سبک استفاده از ابزارهای گوناگون برای دشوارساختن کلام است. اشراف خاقانی بر اسطورهها و آموزههای مسیحی و توجه به ظرافتها و دقایق تلمیحی آن بیگمان بر پیچیدگی و ابهام در عبارتپردازیهای او مؤثر بوده است. این مقاله درپی آن است که، با بررسی تلمیحات اسطورهای و حماسی و نیز اشارات عیسوی دیوان خاقانی، دلایل ابهام و پیچیدگی در تلمیحات او را مشخص کند. بررسی مأخذ تلمیحات از اهداف این پژوهش محسوب میشود. روش این پژوهش بررسی نمونهها براساس متن اشعار خاقانی و دیگر آثار او و برونمتن و کتابهایی است که بهنظر میرسد خاقانی از آنها مطلع بوده است. باتوجهبه اینکه یکی از سطوح ابهام در شعر خاقانی ابهامی است که عامل ایجادکنندۀ آن برخی تلمیحات موجود در اشعار اوست، تحقیق دراینباره امری ضروری است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که ابهام در تلمیحات خاقانی بیشتر در دستۀ ابهامات عمدی قرار دارد.
خاقانی
تلمیح
ابهام
اسطوره
حماسه
مسیحیت
2018
09
22
83
107
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3248_99c60792814a9beca57b0c6a389e4679.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
«لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست» تصحیح یک ترکیب (گنج قناعت) در غزلیات حافظ و ابیاتی از دیگر شعرا
امیر
سلطان محمدی
این مسئله که کاتبان در نسخ قدیمی نقطه و سرکج (سرکش) نمیگذاشتند هم برای کاتبان و هم برای مصححان و محققان مشکلاتی ایجاد کرده است؛ این علاوهبر تغییر تعمدی شاعرانی چون حافظ در اشعار خود و دستبرد تعمدی کاتبان امانتخوار در اشعار شعراست. نگذاشتن سرکج در دیوان حافظ در دو موضع و چند بیت که نگارنده در شعر شعرای دیگر ادعا میکند، باعث بهاشتباهافتادن مصححان گردیده است. به همین علت (نگذاشتن سرکج)، در دو جا تعبیر «گنج قناعت» در دیوان حافظ بهشکل «کنج قناعت» تصحیح و ثبت شده است. اما، باتوجهبه شرایط کتابت و با درنظرگرفتن معنا و شرایط شعری در متن و همچنین درنظرگرفتن سابقة رواییِ ترکیب که در چندین حدیث بهشکل «القناعة کنزٌ» آمده است، ترکیب درست همان «گنج قناعت» است که در دیوان حافظ در یک مورد برای جناسسازی و در یک مورد وجود عبارت همشکل «کنج دنیا» باعث تصحیح سقیم گردیده است. این اشکال (کنج قناعت) در چند موضع از شعر شعرای دیگر هم وارد شده است.
تصحیح
گنج قناعت (خرسندی)
کنج
سابقۀ متنی
سابقۀ روایی
2018
09
22
109
125
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3250_ebacef77b9bed2c4e441ba386bf7f650.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
پیشنهادی تازه دربارۀ معنا و صورتهای نوشتاریِ «گاوکیل» در زبان فارسی
محسن
صادقی
در متون کهن، «کاوکیل»، «کاکیل»، «کالیل»، و «کاکثل» به یکی از جشنهای ایران باستان و نژاد خاصی از گاو اطلاق شده است. هدف این مقاله بررسی این نشانهها و بیان مدلول آنهاست. به این منظور، نخست، با استناد به رسمالخط فارسی قدیم، نشان داده میشود که شکلهای مذکورْ املاهای دیگری از «گاوکیل»اند؛ سپس، این نکته مطرح میشود که «کیل» در این کاربرد معادل کج است و ازطریق ترکیبِ «کجوکول» به فارسی امروز نیز رسیده است. برپایۀ یافتههای این پژوهش، «گاوکیل» برای نامیدن نژادی از گاو با موهایی بلند و دمی شبیه دم اسب بهکار رفته است؛ یکی از زیستگاههای آن بخشهایی از خراسان بزرگ است و در متون فارسی از آن با نامهای «کژگاو»، «غَژغاو»، و «غشغا» نیز یاد شده است. باتوجهبه معنای ضمنی «کژ» در زبان پارتی و «کیل» در ترجمههای کهن قرآن، میتوان «کژگاو/ گاوکیل» را معادلِ «گاو سرکش» دانست.
آثار الباقیه
الزیج الجامع
القانون المسعودی
کژگاو
گاوکیل
ویس و رامین
2018
09
22
127
136
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3249_dd9e2a7eeaf24ae04ae8fe6b5f0cad8f.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
نقد کهنالگوی مادر مثالی در گرشاسبنامه
پروین
هاشمپور
احمد
خواجهایم
عباس
محمدیان
علی
تسنیمی
مادر مثالی از قدیمیترین کهنالگوهای جهان و مفهومی بسیار گسترده است که از نخستین دورههای حیات بشر تا به امروز در ذهن و روح آدمی حضوری پررنگ داشته و به خلق اسطورههای مشابهی در همۀ فرهنگها و سرزمینها منجر شده است. طبعاً نیاکان ایرانی ما، بهعنوان جزئی از یک کُل گسترده، ناخودآگاه با کهنالگوها در ارتباط بودهاند. بررسی و آشکارکردن مادر مثالی در اثرِ کهنِ گرشاسبنامه، ما را در شناخت بیشتر دنیای گذشتگان و روح و ذهن نیاکانمان یاری خواهد کرد. در گرشاسبنامه، بیشترین نمود مادر مثالی را در عناصر اربعه، بهویژه خاک و آب، میبینیم. برخی موجودات و رویدادهای کتاب و کارکرد آنها نیز بیانکنندۀ وجوهی از مادر مثالی هستند. در این پژوهش، میکوشیم آشکار کنیم که مادر مثالی در چه قالبها و چهرههایی نمایان میشود؟ این چهرهها و قالبها درگرشاسبنامه کداماند؟ هریک از چهرهها و قالبها نشاندهندۀ کدام جنبۀ وجودی مثبت یا منفی مادر مثالی است؟
نقد کهنالگویی
ناخودآگاه
روانشناسی یونگ
مادر مثالی
گرشاسبنامه
2018
09
21
111
137
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3515_30debb448329c5242a6c8a3fd759e7ca.pdf
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0603
1397
9
1
«سفر» و اهداف و آداب آن در نزد صوفیان از قرن اول تا قرن نهم ه. ق.
روح الله
هادی
زهرا
پارساپور
آزاده
مولایی
سفر از سنتهای دیرینه در اندیشه صوفیانه است. با نگاهی به پیشینۀ این سنت در منابع اسلامی، در می یابیم که صوفیه برای سفرهای خود اهداف و کارکردهای خاصی قائل بودند که میتوان بر مبنای آن سفرهای آنها را دستهبندی و تعریف نمود. در این مقاله با بررسی منابع اصلی صوفیه از قرن اول تا قرن نهم این اهداف و کارکردها را در دو بخش بیرونی و درونی استخراج نموده و به بررسی آدابی، ماجراها و حکایاتی پرداخته ایم که در کتب تصوف متناسب با هر یک از این انواع روایت شده است. نتیجة این پژوهش نشان میدهد که در طول این نه قرن سفرهای صوفیه از حیث کمیت ، کیفیت ، اهداف و کارکردها یکسان نبوده است. تلاش نمودیم صوفیان مسافر را در هر قرن معرفی و اهداف آنها را نشان دهیم و از اتفاقات خاص این سفرها که صوفیان بدان اشارت کرده اند ، یاد کنیم . روش ما در این پژوهش روش کتابخانه ای بوده است و با توجه به یافته های پژوهش میتوان گفت که سیر آفاق در مقایسه با سیر انفس از اهمیت ثانویه برخوردار بوده و هدف اصلی از سیر آفاق نیز شناخت و تزکیة نفس یا سیر در آن بوده است.
صوفیه
سفر
سیرآفاق
سیر انفس
صوفیان مسافر
2018
09
22
163
189
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3973_eb1c92c96775b6cb3fa09fed846b06e6.pdf