@article { author = {., .}, title = {.}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {1-21}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {اقتباس سینمایی از آثار غنایی ادبیات کلاسیک فارسی با تأکید بر وجوه نمایشی سندبادنامه ظهیری سمرقندی}, abstract_fa = {ساخت فیلم‌های سینمایی بر اساس متون ادبیات کلاسیک فارسی با مضامین به‌روز و اجتماعی از مسائل مهمی است که از یک سو زمینه‌ی معرفی آثار ادبی را فراهم کرده و از سوی دیگر به فیلم‌های سینمایی عمق و بعدی جدی می‌بخشد. با این هدف، در این مقاله تلاش شده با در نظر گرفتن نیاز سینمای امروز ایران به ایده‌های مناسب و توجه به اقتباس از متون ادبیات کلاسیک، با رویکردی ژانری، تعامل میان ادبیات کلاسیک فارسی و سینمای ملی تحلیل گردد. با این رویکرد سندبادنامه‌ی ظهیری سمرقندی به عنوان یکی از آثار برگزیده‌ی ادبیات کلاسیک فارسی، با داشتن زمینه‌های مناسب برای اقتباس بررسی گردید. بر این اساس به روش توصیفی- تحلیلی عناصری از روایت شامل زمینه‌ی داستانی، درون‌مایه‌، شخصیت‌های نمایشی و تعلیق و کشمکش که از عناصر مطلوب برای اقتباس هستند در متن بررسی و مشخص شد کنش‌محور بودن چنین متن‌هایی می‌تواند به عنوان نقطه‌ی اتّکا در امروزی کردن اقتباس‌های سینمایی، مورد توجه فیلم‌سازان سینمای اجتماعی قرار گیرد.}, keywords_fa = {ادبیات غنایی,سینما,اقتباس,درام اجتماعی,سندبادنامه ظهیری}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2653.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2653_97abe24bcbb5f31446d75686950d70cb.pdf} } @article { author = {hassanpour, hiva and hassan zade niri, mohammad hassan and Eslami, Azadeh}, title = {.}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {23-42}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {راوی غیرقابل اعتماد در داستان شاه و کنیزک}, abstract_fa = {راوی غیرقابل اعتماد، از مباحث جدید در علم روایت­شناسی است. راوی اگر ساده­اندیش، کودک، دروغگو، ناآگاه، مداخله­گرِ یک­جانبه یا متعصّب باشد، می­تواند داستان را به گونه­ای مغایر با واقعیّت آن به مخاطب نشان داده و او را به اشتباه بیاندازد. در داستان شاه و کنیزک که یکی از مهم­ترین و بحث­برانگیزترین داستان­های مثنوی است، راوی به دلیل داشتن تعصّب نسبت به شخصیت­های شاه و حکیم و نداشتن آگاهی کافی از روابط علّی و معلولی داستان و نیز دخالت­گری بسیار، غیرقابل اعتماد است و با تفسیرها و مداخله­گری­های یک جانبه و فراوان خود در داستان ابهاماتی ایجاد کرده است. اعتقاد به ظلّ اللهی سلطان و تعصّب بر بری بودن او از خطا، باعث شده که راوی این داستان تفسیرهایی نادرست ارائه دهد و عمل غیراخلاقی شاه و حکیم را که منجر به فریب دادن و قتل زرگر سمرقندی می­شود، توجیه نماید؛ درحالیکه بررسی دقیق داستان نشان می­دهد که شاه، شخصیتی فریبکار و نیرنگ­باز دارد. همچنین راوی، دلیل سرد شدن کنیزک را زشت­رو شدن زرگر می­داند. این در حالی است که بر اساس شواهد درون متنی، می­توان دلیل آن را وصال جنسی دانست. این مطلب که وصال، پایان و مرگ عشق است؛ امروزه در نظریات روانشناسان بزرگی چون رولو می مطرح شده است.}, keywords_fa = {مثنوی,مولوی,شاه و کنیزک,راوی غیرقابل اعتماد}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3346.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3346_21d1b64722a9e8e92eb22ea0e10e75a1.pdf} } @article { author = {., . and Purnamdariyan, Taghi}, title = {.}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {43-79}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس از دیدگاه زیبایی شناسی تصویر در سینما}, abstract_fa = {مقایسه تصویرهای شعری ادبیات با شگردهای خلقِ معنا در سینما، یکی از حوزه‌های مورد مطالعه در تحقیقات بین رشته‌ای یا بین رسانه‌ای سینما و ادبیات است. در این زمینه، کلمه تصویر با تعریف اصطلاحی آن مورد نظر قرار می‌گیرد که به‌معنای ایجاد حالتی ذهنی و نتیجه فاصله گرفتن دال از مدلول است. به‌عبارتی هرگاه خلق دلالت‌های ضمنی در متن ادبی و سینمایی با عناصر غیر روایی، یعنی عناصر سبکی و بلاغی سنجیده شود، می‌توان گفت بحث از شباهت‌ها و تفاوت‌های شعر و سینما آغاز می‌شود. از نگاهی دیگر، هرقدر در شعر ادبی، نشانه‌های کلامی قابلیت بیشتری برای نزدیک شدن به نشانه‌های غیر کلامی در رسانه‌های دیداری و شنیداری داشته باشند، می‌توان گفت شعر تصویری‌تر است و می‌تواند در فضاسازی متن سینمایی الهام‌بخش باشد. با این دیدگاه، پژوهش حاضر به بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس پرداخته است. محور مقایسه، فنون بلاغیِ تشبیه، مجاز و استعاره است اما با توجه به تفاوت‌های ماهوی دو رسانه ادبیات و سینما، کارکرد مجاز و استعاره در سه نظام نشانه‌ایِ «نور و رنگ»، «صدا»، و «حرکتی» بازبینی شده‌اند که به طور مشخص از نقد سینمایی و ابزارهای مفهومیِ نشانه‌شناسی اخذ شده‌اند.}, keywords_fa = {شعر,سینما,غزلیات شمس}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2654.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2654_bc0a186331a09178fb33c179c68746c2.pdf} } @article { author = {., .}, title = {..}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {81-109}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {بررسی و تحلیل نمایشهای بارانخواهی و بارانخوانی در ادبیات عامۀ ایران (باتکیه بر نمایشهای کوسهگردی و عروس باران)}, abstract_fa = {درمیان بومی‌سرودها اشعاری آیینی به نام باران‌خواهی است که با حرکات نمایشی همراه است. باران خواهی از آداب‌ورسوم کهن ایرانی است که ریشه در اعتقادات و باورهای دینی و اسطوره‌ای دارد و یادآور پرستش آناهیتا، الهۀ بارندگی و آبیاری است. این آیین در سطح وسیعی از ایران و خاورمیانه رواج دارد و با آیین‌های اجرایی متنوع همراه است. روش‌های طلب باران یا فردی است یا گروهی که با عروسک، انسان، دعا، شی و حیوان انجام می‌شود. در این مقاله به دو روش عروسک و انسان ناظر بر نمایش‌های کوسه‌گردی و عروس باران اشاره می‌شود. ما از ده‌ها اجرا در مناطق مختلف، پانزده آیین را برگزیده و به روش توصیفی، سپس تحلیلی به ریخت‌شناسی و بررسی ابعاد نمایشی آن می‌پردازیم. هدف مقاله آن است تا با یافتن ساختار مشترک این آیین‌های نمایشی نشان دهیم، آیین سنتی باران‌خواهی صرفاً یک نمایش نیست، بلکه باوری اسطوره‌ای و ریشه‌دار در ایرانیان است.}, keywords_fa = {نمایشهای بارانخواهی,کوسهگردی,عروس باران,بومیسرود,ادبیات عام}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2655.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2655_d80d044753dfaf467af40ee50e2ebead.pdf} } @article { author = {., .}, title = {..}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {111-141}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {بررسی سنت‌های قصه‌خوانی- نقالی و ساختار روایی «دایره‌ای» در حماسه‌های شفاهی‌بنیاد(بر مبنای مطالعة تطبیقی و موردی سنتهای نمایشی و ادبی)}, abstract_fa = {در ادب شفاهی ایران، از راویان روایات حماسی، در سده‌های هشتم به بعد، با نام قصه‌خوان و دفترخوان و در سه سدة اخیر با نام نقال یاد شده است. منبع منظومه‌های حماسی پس از سدة نهم نیز بیشتر روایات این قصه‌خوانان و طومارهای آنها بوده است. در این جستار، نسبت بین جنبة نمایشی معرکه‌گیری قصه‌خوانان و ساختار روایی  این حماسه‌ها (بر مبنای مطالعة موردی) بررسی و این نتیجه حاصل شده که در این آثار، نوعی «ساختار دایره‌ای» یا «موازی» وجود داشته که ماحصل کیفیت نمایشی روایت بوده است. بدین‌شکل که شاعر با استفاده از کلیشه‌هایی خاص که در نقل شفاهی و این حماسه‌ها مشترک است، داستان‌ها را با مفاصلی به هم وصل می‌کند. هدف شاعر این بوده که مخاطب چند داستان را در ضمن هم دنبال کند؛ همچنان که در سنت نمایشی نیز نقال با توقف نقلی و شروع نقلی دیگر و پیوند خلاقانه بین داستان‌ها و ایجاد تعلیق، بیننده را جذب نمایشش می‌کرد.}, keywords_fa = {قصه‌خوان- نقال,سنت نمایشی,راوی,ساختار دایره‌ای (موازی),حماسة شفاهی}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2656.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2656_58ae9a75de2f9536c7f4e6ac2696e4e4.pdf} } @article { author = {najjari, mohammad and ., .}, title = {.}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {4}, pages = {143-162}, year = {2017}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {ظرفیت‏های نمایشی منظومه زرین‏قبانامه براساس شخصیت‏پردازی سلیمان نبی(ع)}, abstract_fa = {زرین‌قبا‌نامه یکی از منظومه‌های عصر صفوی است که از ساختار روایی- نقالی عصر صفویه متأثر است و یکی از ویژگی‌های آن محوریت شخصیت سلیمان نبی (ع) است. مسئله پژوهش، رابطه ساختار نقالی-روایی منظومه زرین‌قبانامه و ظرفیت‌های نمایشی این اثر است که به‌ویژه در شخصیت‌پردازی حضرت سلیمان (ع) با انسجام بیشتری خود را نشان داده است. بنابراین پرسش تحقیق این است که چه ظرفیت‌های نمایشی‌ای در شخصیت و شخصیت‌پردازی سلیمان نبی(ع) وجود دارد؟ منظور از ظرفیت‌های نمایشی شخصیت‌پردازی نیز ویژگی‌هایی است که در الگوهای فیلمنامه‌نویسی وجود دارد و مورد توجه فیلمنامه‌نویسان است. در این پژوهش با کنارهم نهادن الگوهای شخصیت‌پردازی نمایشی و شیوه شخصیت‌پردازی منظومه زرین‌قبانامه، سعی شده است جنبه‌های نمایشی این شخصیت کشف و تبیین شود. در مجموع می‌توان گفت: کنش و واکنش‌های سلیمان نبی (ع) در بستر رویدادهایی متنوع و در پیوند با شخصیت‌های اسطوره‌ای و حماسی دیگر، درهم‌تنیدگی جذاب پیرنگ و شخصیت را رقم زده است و ظرفیت نمایشی قابل توجهی برای مخاطب دارد. همچنین وجود کشمکش‌های بیرونی و درونی مرحله‌بندی شده در زندگی روایی در متن نیز، از ویژگی‌های داراماتیک شخصیت‌پردازی سلیمان نبی (ع) در اثر  زرین‌قبانامه است.}, keywords_fa = {زرین‏قبانامه- سلیمان(ع)- اقتباس- شخصیت‏پردازی- ظرفیت نمایشی}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2657.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2657_2b21894c3e6a33034f1027779f082e65.pdf} }