@article { author = {Jalali, Mohammad Amir and ., .}, title = {.}, journal = {Classical Persian Literature}, volume = {7}, number = {2}, pages = {23-49}, year = {2016}, publisher = {Institute for Humanities and Cultural Studies}, issn = {2383-0603}, eissn = {2383-0611}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {تأثیر و تأثرات متون عرفانی پارسی در مواجهه با ادب عُذری عرب}, abstract_fa = {مقالۀ حاضر به نحوۀ حضور سروده­های شاعران ادب عُذری در برجسته­ترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری می­پردازد. جدول­های پایانیِ مقاله دربردارندۀ سروده­هایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینۀ موارد برای نخستین­بار نام سرایندگان آن­ها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداخته­اند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشته­اند: اشعار پراکندۀ شعرای عذری در الأغانیِ ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزُّهرۀ ابن­داوودِ اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصر­سَرّاج طوسی و مُستَملی بُخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیف­ترین معانی عارفانه «تأویل» شد؛ روایات پراکندۀ آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزّالی، عطار و مولانا «تمثیل»­های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامینِ آن در غزلِ شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین­ شکل کمال­یافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد. مقالۀ حاضر به نحوۀ حضور سروده­های شاعران ادب عُذری در برجسته­ترین متون عرفانی ایرانی تا پایان قرن هفتم هجری می­پردازد. جدول­های پایانیِ مقاله دربردارندۀ سروده­هایی از شاعران عذری است که نگارندگان آنها را در متون عرفانی یافته و در بیشینۀ موارد برای نخستین­بار نام سرایندگان آن­ها را تعیین کرده، و گاهی نیز به تصحیح آنها پرداخته­اند. نگارندگان برآنند که ایرانیان در حفظ، حیات و حرکت ادب عذری، سهمی بیش از خود اعراب داشته­اند: اشعار پراکندۀ شعرای عذری در الأغانیِ ابوالفرج اصفهانی گردآوری و حفظ شد؛ موضوعات آن در الزُّهرۀ ابن­داوودِ اصفهانی، تئوریزه شد؛ اشعار آن به دست ابونصر­سَرّاج طوسی و مُستَملی بُخاری به متون مدرسی صوفیه راه یافت؛ در صافی ذهن و ضمیر عرفای خراسان همچون ابوسعید و شبلی (که اصالتی خراسانی داشت) به لطیف­ترین معانی عارفانه «تأویل» شد؛ روایات پراکندۀ آن به دست نظامی نظم یافت؛ به دست عرفایی همچون احمد غزّالی، عطار و مولانا «تمثیل»­های فراوانی از آن ساخته و شخصیتهای آن به «نماد» تبدیل شد؛ و در نهایت، مضامینِ آن در غزلِ شعرایی بزرگ همچون سعدی به زیباترین­ شکل کمال­یافت. باری، لیلی در نهایت در ذهن عرفای ایران چنان جایگاهی یافت که نماد خداوند شد.}, keywords_fa = {حبّ عذری,تأویل,تصرّفات هنری,عرفان ایرانی,لیلی و مجنون}, url = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2559.html}, eprint = {https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_2559_024520b20fba253667c80ee9af3e87cc.pdf} }