عینیتگرایی پوزیتیویستی رهیافت غالب زبان علم در قرن بیستم است. همین امر مشکلاتی را در تحلیل زبان دین، که با امر قدسی و غیرتجربی سر و کار دارد، ایجاد کرده است. تحلیل گزارههای دینی با معیار تحققپذیری، که فقط گزارههایی را معنادار میداند که مابهازای خارجی دارند، باعث شده تا زبان دین و عرفان نوعی زبان مهمل با گزارههای کذب تلقی شود. این زبان قواعد و بازی خاص خود را دارد که پی بردن به آن مستلزم نوعی نگاه پدیدارشناختی و ماهوی است. در این پژوهش، ضمن تعریف عرفان و تقلیل آن به تجربة عرفانی، شاخصهها و نمودهای آن در زبان نشان داده شده است که محمل و بستر هرگونه ارتباط است. به این منظور منظومههای عطار (الهینامه، منطقالطیر، و مصیبتنامه) بررسی شده است. این تحقیق نشان میدهد که زبان عرفانی منظومههای عطار پیش از آنکه کیفیتی متناقض و تمثیلی در معنای رمزی عرفان داشته باشد، کیفیتی تعلیمی و آگاهانه دارد و در بیشتر موارد هنوز به شاخصة تجربة عرفانی نرسیده است.