پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
کاربست استعارۀ دستوری در تحلیل متون نمونه موردی: داستان حسنک وزیر
1
23
FA
مهدی
اسلامی
0000-0002-0249-5217
استادیار زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)، تهران، ایران
m.eslami@isri.ac.ir
احمد
رضایی جمکرانی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم، قم ، ایران.
a52_2006@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.5959
استعارۀ دستوری به معنای جایگزینی یک طبقه دستوری یا یک ساختار دستوری با طبقه یا ساختاری دیگر است؛ این استعاره در فرا­نقشهای اندیشگانی و بینا­فردی نمودِ بیشتری دارد. استعارۀ دستوری در هریک از این فرا­نقشها میتواند کنشگران و معانی فرایندها را دگرگون نماید. هرچند برخی معتقدند این استعاره مختص متون علمی است که از عینیت بیشتری برخوردارند اما کاربست این استعاره در تحلیل دیگر متون، همانند متون تاریخی که مدعی گزارش واقعیت­اند، نیز کارا است. یکی از متونی که مؤلف بر بیان واقعیت تأکید مینماید تاریخ بیهقی است. به نظر میرسد استعارۀ دستوری میتواند برای سنجش مدعای این اثر کارا باشد. در این پژوهش برای بررسی ادعای بیهقی، داستان حسنک­وزیر را از منظرِ استعارۀ دستوری بررسی کردهایم. نتایج پژوهش نشان میدهد فرایندهای مادی بیشترین فرایند این متناند؛ استعارات دستوری اسمی، معانی دیگر، بهکارگیری جملات در نقشهای غیرمعمول و به کار بردن فرایندها بهجای یکدیگر در فرا نقش بینا فردی، حذف عامل یا کنشگر فرایند و... از دیگر نتایج این پژوهش است. بر اساس یافتهها میتوان گفت بیهقی در عین اینکه بر گزارش امرِ واقع تأکید مینماید، واقعیت را کامل گزارش نمیکند بلکه بخشی از واقعیت را که بیخطر یا کمخطر است بازگو میکند و در مقابل بخشی را نیز وامی­نهد.
استعارۀ دستوری,زبانشناسی نقشگرا,تاریخ بیهقی,حسنک وزیر,تحلیل متن
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5959.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5959_2a0a75f5056bad23608f36054ad5c6af.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
تحلیل بسامد چشمگیر اسلوب معادله در سبک هندی از چشمانداز نظریهی تامس کوهن
25
62
FA
مراد
اسماعیلی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گنبدکاووس.، گنبدکاووس، ایران
m.esmaeeli21@gmail.com
10.30465/cpl.2022.6220
سبک هندی یکی از متمایزترین سبک­های شعری کلاسیک فارسی است که با سبک­های قبل و بعد از خود تمایزاتی آشکار داشته و اصول و موازین خاص خود را داراست. از جمله­ی این عناصر تمایزبخش بسامد فراوان کاربرد اسلوب معادله است. توجه­ی ویژه­ی شاعران این سبک به اسلوب معادله، موضوعی که همگان به آن اذعان دارند. نگارنده­ی این جستار، بر این باور است که این موضوع، یعنی بسامد چشمگیر اسلوب معادله در شعر سبک هندی را می­توان از چشم­انداز نظریه­ی تامس کوهن، فیلسوف برجسته­ی علم، تبیین کرد و به چرایی این امر پاسخ داد. این رویکرد به ما می­گوید که اساس هر پارادایم، یک یا چند الگو است که هنجارها و گزاره­های پذیرفته شده­ی هر دوره را شکل می­دهند. بر اساس یافته­های این پژوهش، تلفیق، زمینی شدن و تناسب سه الگویی هستند که گزاره­های معنادار این عصر را می­سازند و از آنجا که اسلوب معادله در ساختار خود، تمام الگوهای این دوره را به همراه دارد، برای شاعران این سبک، شگردی جذاب و مورد علاقه بوده، به گسترده­ترین شکل مورد استفاده­ی آنها قرار گرفته است.
اسلوب معادله,سبک هندی,تامس کوهن,پارادایم
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6220.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6220_79b8f1f8eaba2e8ade3b3072b473acda.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
مراعاتالنظیر و بازتعریف آن ( با رویکرد زبانشناسی نظاممند نقشگرا )
63
89
FA
لیلا
الهیان
پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، تهران،ایران.
l_elahiyan@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.5996
فنون بلاغی از آغاز بررسی­های ادبی، یکی از ابزارهای سنجش عیار ادبی متن به شمار می­آمده است. هرچند کار این صنایع زیبایی­شناختی به مقتضای حال مخاطب تعریف شده، اما به دلیل نگاه خالی از تبیین مبانی دقیق و هدفمند «زیبایی شناسی»، صنایع بسیاری بدون ارزش واقعی ادبی برای اثبات زیبایی اثر در ردیف صنایع ادبی قرار داده شد. در پژوهش پیش رو تلاش شده با واکاوی مراعات­النظیر در مقام یکی از اصلی­ترین صنایع بدیعی و صنایع دیگری که ذیل آن می­گنجند، به آسیب شناسی تعاریف و نامگذاری­های مختلف آن پرداخته­شود. در تعیین وظایف آن افزون بر بدیع سنتی، به علوم ادبی جدید مانند نقد و سبک شناسی توجه شده است. با طرح این سؤال که چه آرایه­هایی در تعریف و نقش ادبی با آن اختلاط یافته؟ نسبت میان بازتعریف این صنعت و علوم جدید مانند زبانشناسی چیست و چگونه می­توان از این طریق وظایف تازه­ای برای بهبود کارکرد آن قائل شد؟ از همین روی تعاریف مراعات­النظیر از آغاز بررسی و آسیب­شناسی شد. سپس صنایع مشترک با آن در کارکرد و تعریف، شناخته شد. همچنین اصطلاح باهمایی به عنوان پیشنهادی برای تکمیل معنی، تقسیم­بندی­ها و وظایف مراعات­النظیر ارزیابی شد.
مراعاتالنظیر,باهمایی,ژانر,سبکشناسی,بلاغت,نقد ادبی,زبانشناسی نقشگرا
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5996.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5996_f61699085ca081610c13f8a42982a8af.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
بررسی رابطۀ «خدایگان و رعیت» در آراء سیاسی سعدی از منظر تاریخگرایی نو
91
124
FA
علیرضا
امید بخش
استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
alirezaomidbakhsh@gmail.com
محمد امیر
جلالی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، ، تهران، ایران و مدرس مدعو دانشگاه پکن
saadi800mj@gmail.com
10.30465/cpl.2022.6102
مقالۀ حاضر به بررسی آراء سیاسیِ سعدی دربارۀ ارتباط میان شاه و رعیت، براساس تمامی آثار وی (بوستان، گلستان، قصاید، قطعات، رسائل و غزلیات) و رابطۀ آثار او با نفی یا تثبیتِ «قدرت» از منظر «تاریخگرایی نو» میپردازد. در اینجا نسبت آثار سعدی با «قدرت» ذیل دو دورۀ سیاسی بررسی شده است: 1. دورۀ سوم حیات سعدی (عصر اتابکان فارس) 2. دورۀ چهارم حیاتِ او (عصر پس از اتابکان و چیرگی حاکمان مغول). نگارش رسالۀ نصیحۀالملوک، آغازیدن بوستان با دو باب «عدل» و «احسان» (که همسو با متون نظری در سیاست مُدُن است) و قراردادن بابِ «در سیرت پادشاهان» به عنوان نخستین باب گلستان، نشاندهندۀ میزان اهمیت تبیین و اصلاح نوع رابطۀ شاه و رعیت (شیوۀ حکومت و کشورداری) از دید سعدی است. سعدی ایجاد سه رکن «رفاه»، «امنیت» و «آرامش» را مهمترین وظایف یک حکومت در قبال مردم میداند. نفی انگارۀ ظلاللهی، عبور از تمثیلهای رایجِ «شبان- گوسفند» به «سر- بدن» و «درخت- ریشه»، و قرائت متفاوت و گاه معکوس (در قبال خوانش رایج) از مناسبات شاه و رعیت، بیانگر تفاوت دیدگاههای سیاسی سعدی نسبت به خوانشهای مشهور و ترویجیافته از این رابطه در روزگارِ اوست. قرائت سیاسی اروپائیان از آثار سعدی نیز مؤید قابلیتهای سیاسی آثار وی است.
آثار سعدی,تاریخگرایی نو,نقد قدرت,رابطۀ شاه و رعیت,رسالۀ نصیحۀالملوک
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6102.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6102_f24543c14ffe17eda84274559197c18d.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
شرح حال و بررسی سبکشناختی غزلیّاتِ دیوانِ سلطان احمد اویس جلایر
125
156
FA
لیلا
باقری
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.
leilabagheri2776@gmail.com
قربانعلی
ابراهیمی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایران.
ghorbanali.ebrahimi333@gmail.com
مرتضی
رشیدی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاداسلامی، نجفآباد، ایران.
mortezarashidi51@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.6033
سلطان احمد اُویس از سلاطین هنرمند و شاعر آل جلایر است که به سه زبان عربی، فارسی و ترکی شعر میسرود. متأسّفانه در داخل ایران نسخهای از دیوان اشعار سلطان احمد جلایر وجود ندارد. امّا در خارج از ایران بنابر نوشتههای کتب تاریخی، ادبی و هنری چنین برمیآید که دو نسخه از دیوان اشعار سلطان احمد جلایر موجود است. نسخه اوّل در کتابخانۀ ایاصوفیه ترکیه و نسخه دوم - که اساس کار در این پژوهش است - در نگارخانۀ فریر با شمارۀ f 1932 نگهداری میشود و بیشتر اشعار آن شامل غزلیّات احمد بن اُویس است؛ سلطان احمد اگرچه در قالبهای دیگر شعری طبعآزمایی کرده، شاعری غزلسرا بوده و تعداد غزلهای او از سایر قالبها بیشتر است. این شاعر 622 غزل دارد که مجموع ابیات آن به 4385 بیت میرسد. وی غزل را به شیوۀ شاعران قرن هشتم سروده که از لحاظ وزن و مضمون، متنوّع و درونمایۀ آن عشق و عرفان است. وی در غزلهای خود مضامین متنوّعی از جمله: مضامین عارفانه، عاشقانه، انتقادی و ... را بهکار گرفته؛ امّا نکتۀ قابل توجّه این است که در غزلیّات عرفانی همانند اکثر عارفان به اصول و اندیشههایی معتقد است که بخشی از آنها را در انعکاس واژگان صوفیانۀ او میبینیم.
جلایریان,احمد اُویس,نسخه خطّی,غزلیّات,سبکشناسی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6033.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6033_947c15e6d6d27e2a7477e78556463ed8.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
ادبیات تطبیقی در ایران، نظریه در فرانسه (ادبیات تطبیقی از عمل تا نظر)
157
181
FA
منصور
پیرانی
0000-0002-0146-2907
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی. تهران. ایران.
m_pirani@sbu.ac.ir
10.30465/cpl.2022.6098
پژوهشگران ادبیات تطبیقی به اتفاق نظر دارند که خاستگاه ادبیات تطبیقی در قالب نظریه، کشور فرانسه است. این اصطلاح برای نخستین­بار، در دهه­های آغازینِ قرن نوزدهم به کار رفت، بعد از دوره کوتاهی تبدیل شد به نظریه و امروزه در قالب رشته­ای تثبیت شده، در بسیاری از دانشگاه­های جهان دارای کرسی است و مؤسسه­های پژوهشی معتبری در این زمینه فعال هستند. این در حالی است که سابقۀ تاریخی، نمودها و نمونه­های تطبیقی در ادبیات ایران سابقه­ای بیش از هزار سال دارد اما متأسفانه به دلیل نبود کرسی­های دانشگاهی و مؤسسه­های پژوهشی ویژۀ ادبیات تطبیقی، سابقه و پیشینۀ تاریخی این دانش نوپا، ناشناخته و مغفول مانده است؛ امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، کرسی­های آموزشی و مؤسسات پژوهشی ادبیات تطبیقی فعال هستند اما نامی از ایران و ادبیات ایران با آنهمه قدمت و غنا نیست. این مقاله با هدف تبیین سهم و نقش ادبیات ایران در تمدن و فرهنگ جهانی، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی، با ارائه شواهد و نمونه­ها، سابقه تاریخی و نمود­های عینی وجود ادبیات تطبیقی در ادبیات هزار سال پیش ایران، نشان دهد آنچه امروزه به مکتب فرانسه موسوم است، بیش از هزار سال پیش در ادبیات ایران سابقه داشته است.
ادبیات تطبیقی,ادب کهن,روابط فرهنگی,نظریه
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6098.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6098_621bdf8ba4bdb1bd489e7d3f5e461fa6.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
بررسی روابط قدرت حکومت، عشق و سرمایه در داستان ویس و رامین
183
207
FA
منوچهر
جوکار
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز ، اهواز، ایران .
m.joukar@scu.ac.ir
فاطمه
حیات داوودی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز.اهواز، ایران
hayatdavoodi.fatemeh@gmail.com
10.30465/cpl.2022.5697
منظومه <strong><em>ویس و رامین</em></strong>یک داستان عاشقانه پارتی از فخرالدین اسعد گرگانی شاعر قرن پنجم است که در آن مسئله­ی عشق و ازدواج بر مبنای ساختارهای اجتماعی پیش از اسلام مطرح شده است. فارغ از عشق ممنوع و ریشههای شکل گیری آن در این داستان، میتوان آن را نمودی از برتری قدرت و چگونگی شکلگیری مقاومت در برابر گفتمان غالب قدرت محسوب داشت. ما در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی روابط میان اعمال قدرت حکومت و سرمایه از یک سو و عشق و عواطف انسانی از سوی دیگر پرداختهایم. نتایج پژوهش نشان می­دهد که عکس­العمل شخصیت­های این داستان در مقابل قدرت متفاوت است. «شهرو» تسلیم قدرت سرمایه می­شود. عکس­العمل «ویرو» در برابر قدرت حکومت ایستادگی است؛ اما درنهایت تسلیم آن می­شود. «ویس» با استفاده از قدرت عشق به جنگ سرنوشتی می­رود که به طور ناخواسته بر وی تحمیل شده است و روند رو به تکاملی را نیز در این مسیر طی می­کند.
ویس و رامین,قدرت,حکومت,عشق,سرمایه
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5697.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5697_f0667167762a5ac2f0333414a3e619cc.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
بررسی زمینههای رشد خودکامگی در مدایح فارسی (از دورة سامانیان تا دورة سلجوقیان)
209
237
FA
رضا
روحانی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان، کاشان، ایران .
r.ruhani@kashanu.ac.ir
عباس
شاه علی رامشه
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان ، کاشان، ایران
a.shahali.r70@gmail.com
10.30465/cpl.2022.5796
نظام سیاسی جامعة سنّتی ایران تا قبل از عصر مشروطه غالباٌ ساختاری استبدادی داشته است. در چنین جامعهای پادشاه و کارگزاران او بدون التزام به هیچ قانونی بر اریکة قدرت و سلطنت تکیه میزدهاند و کام دل خویش را از ملّت و رعیت میستادهاند، لذا همة این حکومتها در بدو تشکّل خود در جست­و­جوی جای پایی در جهت تحکیم بخشیدن به مقبولیت و مشروعیت خود بودهاند. نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی زمینههای رشد خودکامگی در مدایح فارسیِ پنج شاعر پارسیگوی (رودکی، عنصری، فرخی، معزّی و انوری) در سه دورة سامانیان، غزنویان و سلجوقیان پرداختهاند، و با یادکرد زمینهها و عوامل مؤثر، نشان میدهند که چگونه دستگاه قدرت با همة نهادهای اجتماعی، دینی، فقهی، کلامی، تفسیری، روایی، ادبی و... ارتباط برقرار کرده و از همه عناصر باستانی و اسلامی و بعضاً باورهای اجتماعی و خرافی حاکم بر جامعه در جهت مشروعیت سیاسی، و در تحلیل نهایی در جهت پوشش نهادن بر خودکامگی خود بهره برده است. در این تحلیل نقش عناصر ایدئولوژیک مثل اعتقاد به گزینش الهی سلطان و مقام ظلّاللهی او، مجری قضا و قدر بودن سلطان، تأیید الهی و نصرت او، بخت و دولت عالی سلطان و نیک اختری او از عوامل پررنگتر است.
شعر مدحی فارسی,شاعران مداح سبک خراسانی,زمینههای خودکامگی,مشروعیت سیاسی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5796.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5796_82717a628c1fe1e880b8862d42d036bf.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
کارآگهان و کارآگهی در شاهنامه فردوسی
239
270
FA
حسین
صحراگرد
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
sahragard.lb@gmail.com
حسن
حیدری
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
h-haidary@araku.ac.ir
علی
صباغی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
s-sabaghi@araku.ac.ir
جلیل
مشیدی
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران.
j-moshayedi@araku.ac.ir
10.30465/cpl.2022.6596
اشخاص و مناصب در شاهنامه گوناگوناند، از جمله کسانی که در شاهنامه حضوری فعال دارند، کارآگهان هستند که به کارآگهی میپردازند و منظور از کارآگهی، جاسوسی، کسب خبر و اطلاعرسانی است. در این پژوهش ویژگیهای شخصیتی، وظایف، انگیزهها، و شگردهای کارآگهی این افراد بررسی میشود. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که این گروه در ویژگیهای فنی و عناصر داستانی شاهنامه نقش دارند. از لحاظ شخصیتی مورد ستایش فردوسی قرار گرفتهاند و با صفاتی چون خردمند، کاردان و بیدار از آنها یاد میشود. مهمترین وظایف آنها آگهی از وضعیت سپاه دشمن، شمارش آنها و تحت نظر گرفتن افراد موردنظر شاه است و بعد از شاه فقط به سپهبد گزارش میدادهاند. کارآگهان برای کامیابی در مأموریتها از شگردهای گوناگون مانند تغییر چهره، پنهان نمودن نام و هویت، پوشیدن لباس دشمن و... استفاده میکردند. کسب شهرت و افتخار، گرفتن پاداش، نشان دادن قدرت و لیاقت از مهمترین انگیزههای کارآگهان در شاهنامه است.
شاهنامه فردوسی,کارآگاهان,کارآگهی,جاسوسی,کسب خبر و اطلاعرسانی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6596.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6596_94cb0b503ab5d2d7903f4a5badf146cf.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
تحلیل سرعت روایت در منظومۀ مجنون و لیلی امیرخسرو دهلوی
271
289
FA
فریده
طهماسی سرقلی
گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی، ایذه، ایران .
faredeh.tahmasebi55@gmail.com
امیدوار
مالملی
گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی، ایذه، ایران .
malmoliomidvar@yahoo.com
سید علی
سهراب نژاد
گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی، ایذه، ایران.
seyedali.sohrabnejhad@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.5899
مجنون و لیلی دهلوی از جمله منظومه­هایی است که به اقتفای لیلی و مجنون نظامی سروده شده است. بن­مایه­های هسته­ای این اثر تفاوت­هایی با روایت لیلی و مجنون نظامی دارد که نشان از آن دارد دهلوی به روایت نظامی کاملاً وفادار نبوده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی سرعت روایت در این منظومه پرداخته است. شیوۀ انجام پژوهش بر اساس الگویی است که با نقد آرای ژنت در یکی از مقالات پژوهشی با تکیه بر متون منظوم داستانی کلاسیک ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که بن­مایه­های هسته­ای روایت دهلوی در مقایسه با روایت نظامی کمتر است. بیشتر بن­مایه­های هسته­ای منظومه با سرعت روایتی بالا گزارش می­شوند و تنها سه بن­مایۀ هسته­ای با سرعت روایتی کُند گزارش می­شوند که در این سه بن­مایه، شخصیت­پردازی و تناسب محیط، زمان و... با شخصیت مجنون پردازش شده است. گرانیگاه بارغنایی متن نیز همین سه بن­مایه هستند. این سه بن­مایه در ارتباط با هم هستند به گونه­ای که اولی، دومی را در پی دارد و دومی، منتج به سومی می­شود. گویی هدف دهلوی در اصل، پردازش این سه بن­مایه در اثر خود بوده است و سایر بن­مایه­ها بر حسب ضرورت و برای رعایت پیرنگ علی-معلولی داستان ذکر شده­اند.
امیرخسرو دهلوی,مجنون و لیلی,سرعت روایت,بن مایههای هستهای و وابسته
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5899.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5899_ef832fc33b68ead3cb36f44e86ede29c.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
کارکرد فرهنگ و زبان عامه در تکوین گفتارنوشتهای عرفانی (بر اساس معارف بهاء ولد، معارف ترمذی، معارف سلطانولد)
291
319
FA
فاطمه
غلامی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
gholami_113@yahoo.com
شیما
پرهیزکار
دانش آموختۀ گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
sh.parhizkar.98@gmail.com
10.30465/cpl.2022.6600
فرهنگ و زبان عامه مرزهایی مشترک و متداخل با ادب رسمی دارد و تعامل این دو حوزه با یکدیگر در تاریخ ادبی ما همواره وجود داشته­؛ اما در برخی جریان­های سبکی و فکری این تعامل پررنگ­تر بوده است. یکی از گونه­های نثر که پیوندی عمیق با ساحت زبان و فرهنگ عامه دارد گفتارهای شفاهی اهل عرفان است که برخی با نام «معارف» شهرت یافته­اند. نقش­پذیری از این ساحت تنها منحصر به استفادۀ زیبایی­شناسانه از چند عنصرِ متاثر از فرهنگِ زیستِ گوینده نیست؛ بلکه پیوندی استوار با روساخت و زیرساخت این آثار دارد. نوشتۀ حاضر به­روش توصیفی­تحلیلی و با هدف درک و شناسایی بهتر تعامل ادب رسمی و ادب عامه در حوزۀ ادب عرفانی به واکاویِ سه اثر معارف بهاء­ولد، معارف محقق­ترمذی و معارف سلطان­ولد پرداخته­است. جست­وجو در رشته­های درهم­تنیدۀ این متن­­ها با حوزه­های فرهنگ و زبانِ مردم و تحلیلِ بسترها و اجزایِ ساختِ تصاویر آفریده­شده افزون بر آشکار ساختن جزییاتی ارزشمند و گاه فراموش­شده از زبان و فرهنگ عامه و تحولات آن در گذر زمان، در فهم بهتر این متون و شناخت دقیق­تر ساختار اندیشگانی و فرهنگی گویندگان آن نیز سودمند بوده و رویکردهای مردم­گرایانۀ ایشان را هم پدیدار ساخته­است.
فرهنگ و زبان عامه,گفتارنوشتِ عرفانی,معارف بهاءولد,معارف ترمذی,معارف سلطانولد
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6600.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6600_219633744979f81f637afa65e6049f0c.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
نقدی بر شرحِ خسرو و شیرین نظامی، چاپ استاد وحید دستگردی
321
356
FA
قدرت
قاسمی پور
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز، ایران
gh.ghasemipour@gmail.com
10.30465/cpl.2022.7265
پنج گنج نظامی با تصحیح و شرحِ استاد وحید دستگردی هنوز هم یکی از بهترین تصحیحها و شروحِ منظومههای نظامیِ گنجوی در دوران معاصر است که علاقمندان و پژوهشگرانِ آثارِ نظامی از مراجعه به آن بی نیاز نیستند. البته پنج گنجِ نظامی با وجود این شرح استاد دستگردی و شروح پژوهشگرانی همچون بهروز ثروتیان و برات زنجانی، هنوز نیازمندِ تصحیحها و شروحی دیگر هست؛ یا اینکه لازم است حواشی و تعلیقاتی که بر پنج گنج نظامی نوشته شده، نقد و ارزیابی شوند. در این مقاله به نقد و ارزیابیِ برخی از حواشی و تعلیقاتِ استاد وحید دستگردی بر تصحیح خسرو وشیرین نظامی میپردازیم و برخی از اشتباهاتِ این شرح را اصلاح میکنیم. برای این مقصود، تفسیرها و گزارشهای نارسای شرحِ خسرو و شیرینِ وحید دستگردی را ذیلِ چند دسته آوردهایم: الف) تفسیر و گزارشِ نادرستِ کلّیِ یک بیت؛ ب) گزارشِ لفظ به لفظ و ظاهریِ ابیات؛ ج) اشکالاتِ مربوط به تبیینِ ترکیباتِ زبانی؛ د) تفسیر و گزارش نادرستِ واژگان؛ ه) اشکالاتِ تفسیریِ مربوط به صناعاتِ بیانی
خسرو و شیرینِ نظامی,وحید دستگردی,تفسیر و معنای شعر
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_7265.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_7265_027c0e2cb42e6eded4781518503bf9d1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
بررسی و مقایسه مهمترین مضامین اخلاقی اندرزهای فارسی خسرو انوشیروان با اندرزهای فارسی میانه
357
389
FA
فرزانه
گشتاسب
دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی، پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،تهران، ایران.
f.goshtasb@ihcs.ac.ir
نادیا
حاجی پور
کارشناس پژوهشی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی، پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
nadiahajipour@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.6050
اندرزنامهها یکی از گونههای مهم ادبی در دورۀ ایران باستان بوده است و متون اندرزی بسیاری بهویژه به زبان پهلوی (فارسی میانه) به دست ما رسیده است. تردیدی در این موضوع نیست که اندرزهای پهلوی بر اندرزنامههای فارسی و عربی تأثیر گذاشته است، اما میزان و جهت این تأثیر میتواند موضوع پژوهشهای متعدد قرار گیرد. در این پژوهش، اندرزهای فارسی خسرو انوشیروان را برای بررسی مضامین اخلاقی و مقایسه آنها با اندرزهای پهلوی برگزیدیم؛ علت این امر این بود که خسرو انوشیروان یکی از شخصیتهایی است که هم اندرزنامۀ پهلوی از او بر جای مانده است و هم اندرزهای متعدد فارسی و عربی. نتیجۀ این بررسی نشان میدهد که برای مضامین اخلاقی اندرزهای فارسی انوشیروان، شواهد و مستندات دقیقی در اندرزهای پهلوی میتوان یافت؛ همچنین به نظر میرسد مضمون کلی اندرزنامۀ پهلوی خسرو قبادان که در واقع بهصورت وصیتنامه تنظیم شده است، بر پررنگ شدن مضمون گذرایی دنیا در اندرزهای فارسی و همچنین داستان جستجوی مقبرۀ انوشیروان تأثیر گذارده است.
خسرو انوشیروان,اندرزنامه,متون فارسی میانه,اندرز خسرو قبادان,اخلاقیات
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6050.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6050_78105b7d3692daa63a5f98a6a2010c8c.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
تصحیح و توضیح چند اصطلاح حوزۀ اطعمه در کلّیات بسحاق شیرازی
391
416
FA
شهره
معرفت
استادیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه تصحیح متون، تهران، ایران
shohratmarefat@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.6645
شیخ جمالالدّین (فخرالدّین) بسحاق اطعمۀ شیرازی، از شاعران و نویسندگان نقیضهسرای قرن هشتم و نهم هجری و عصر تیموری است. او نقضیههای بسیاری را با توجّه به آثار مشهور شاعران و نویسندگان فارسی نوشته است که در نوع خود کمنظیرست. محور سخن بسحاق، "اطعمه" و توصیف آنهاست. کلّیّات بسحاق که شامل متونی منظوم و منثورست، امروز برای آگاهی از اصطلاحات خاص اطعمه، از منابع دستاوّل محقّقان است. از این رو، توضیح برخی از اصطلاحات دشوار در این متن و یافتن صورت صحیح آنها، از ضروریّات کار مصحّح و پژوهشگر این حوزه است که بی دانستن و تشخیص آنها، نمیتوان به تصحیحی منقّح دست یافت. گفتنی است که این اصطلاحات به کار فرهنگنویسان هم میآید. کلّیّات بسحاق را نخستین بار میرزاحبیب اصفهانی در سال 1302ق منتشر کرد و بیشترینۀ ارجاعهای فرهنگنویسان به همین چاپ است. اخیراً مرکز پژوهشی میراث مکتوب آن را با مقدّمه و فهرستهایی به کوشش منصور رستگارفسایی منتشر کرده است. در این چاپ بسیاری از کلمههای حوزۀ اطعمه، بی هیچ توضیحی رها شده یا بهخطا معنی شدهاند. در این مقاله، با توجّه به اطّلاعات درونمتنی کلّیّات بسحاق و نیز دیگر منابع جنبی، به تصحیح و توضیح برخی از این اصطلاحات میپردازیم.
بسحاق اطعمه,کلّیّات بسحاق,اطعمه,نقد متن,تصحیح,توضیح
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6645.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_6645_566510cf60281b1ce32c1bd41b9f65b1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
بررسی و تبیین ضبطهای چندگانۀ برخی ابیات در مجموعه اشعار رودکی با تکیه بر تصحیح نفیسی
417
464
FA
زهرا
نصیری شیراز
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
z.nasirishiraz@scu.ac.ir
سجاد
دهقان
دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز، ایران.
sajjad_dehghaan@yahoo.com
نصرالله
امامی
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز اهواز، ایران.
nasemami@yahoo.com
10.30465/cpl.2022.5997
اشعار شاعران پارسیزبان بهویژه شعر شاعران حوزهی خراسان، با توجّه به اینکه در کتابهای لغوی، بلاغی، تذکرهها، و نیزنسخههای خطّی از جمله: جُنگها، سفینهها و ... با تعدد ضبط و صورتهای متفاوت همراهند، باید با احتیاط خاصّی، بررسی شوند. از جملهی این شاعران، رودکی سمرقندی است که مصححان و گردآورندگان اشعار وی، با استفاده از منابع متعدد، به تعداد اندکی از اشعار و ابیات پراکندهی این شاعر، دستیافتهاند. باوجود این، در برخی از چاپهای دیوان رودکی بهویژه چاپ دوّم محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی از نفیسی، برخی ابیات بنابه نظر مصحح یا دلایل دیگر، با صورتهای دوگانه یا چندگانه ضبط شده، که اغلب نتیجهی تصحیف و تحریف کاتبان و مؤلفان منابع مستند اشعار رودکی هستند.این صورتهای چندگانهی ابیات، علاوه بر آنکه نیازمند تصحیح انتقادی مجدد هستند، از آنجا که به عنوان ابیاتی مستقل وارد دیوان رودکی شدهاند، میباید دوباره واکاوی و تبیین شوند. نگارندگان این پژوهش، سعی دارند پس از بررسی مجدد منابع مستند اشعار رودکی، با استفاده از منابع چاپی و خطّی متعدد، ریشهی تعدد در صورتهای مختلف این ابیات را نشان دهند؛ سپس ایرادِ ورودِ برخی از این ابیات را به عنوان یک بیت مستقل از رودکی در چاپهای مختلف دیوان وی بهویژه تصحیح نفیسی، برطرف سازند.
رودکی,دیوان,نفیسی,تصحیف,تحریف,فرهنگهای لغت
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5997.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5997_8888841c213ae2e9035a90e9678ae1da.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
نقد تاریخی، ادبی و جغرافیایی حکایت «بویِ جویِ مولیان»
465
484
FA
جواد
هروی
استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.
mr.javadheravi@gmail.com
10.30465/cpl.2022.5696
سروده ابوعبدالله رودکی پس از 250 سال سکوت منابع تاریخی، ادبی و جغرافیایی در قرون چهارم، پنجم وششم هجری، خامۀ نگارش حکایت بوی جوی مولیان شد تا مشهورترین داستان روزگار سامانیان، ظاهراً به تأسی چکامۀ تهییج برانگیز هارون الرشید به خروج از شهر رقّه، آفریده شود و روزبروز بر معروفیت جهانی آن افزوده گردد. باید دقت نمود که فاعل، زمان و مکان روایتِ این قصیده، با حکایتِ چهارمقاله کاملاً متفاوتست. و با وجودی که دیگر منابع بر قصّۀ چهار مقاله صحّه نمی گذارند، لیکن نظامی عروضی، هنرمندانه این نقیصه را در کتاب خویش به قصد تبیین داستانی دلکش و سهواً با تحریف تاریخ و ادبیات جبران کرده است. باگذشت زمان، این حکایت نزد عوام و خواص آنچنان شُهره شده که دیگر کسی یارای تفکیک حکایتِ نظامی، از روایتِ رودکی نیست.دراین مقاله با روش تحلیلی_توصیفی، تبیینی تازه از حکایت مذکور در سه ارزیابیِ جغرافیایی، تاریخی و ادبی ؛ با اتکای بر منابع اصلی این سه حوزه تبیین میگردد. بنابراین حکایتِ چهارمقاله، با غیبت چهارسالۀ امیرنصر از بخارا، و استقرار در هرات یا نیشابور، و ترسیم شخصیتی هوسباز از امیرنصر در روزگار رودکی منطبق نیست و صرفاً زاییدۀ تخیّلی دیده میشود که میتواند جایگاه خاندان سامانیان را مخدوش و تحریف نماید.
سامانیان,رودکی,بخارا,جوی مولیان,چهار مقاله نظامی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5696.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5696_01018ffac57aed43902fda0224f5b62e.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
12
2
2022
02
20
فهرست
FA
کاربست استعارۀ دستوری در تحلیل متون نمونۀ موردی: داستان حسنک وزیر
مهدی اسلامی و احمد رضایی جمکرانی؛ 1
تحلیل بسامد چشمگیر اسلوب معادله در سبک هندی از چشمانداز نظریۀ تامس کوهن
مراد اسماعیلی؛ 25
مراعاتالنظیر و بازتعریف آن (با رویکرد زبانشناسی نظاممند نقشگرا)
لیلا الهیان؛ 63
بررسی رابطۀ «خدایگان و رعیت» در آراء سیاسی سعدی از منظر تاریخگرایی نو
علیرضا امیدبخش و محمدامیر جلالی؛ 91
شرححال و بررسی سبکشناختی غزلیّاتِ دیوانِ سلطان احمد اویس جلایر
لیلا باقری، قربانعلی ابراهیمی، و مرتضی رشیدی آشجردی؛ 125
ادبیات تطبیقی در ایران، نظریه در فرانسه (سابقۀ ادبیات تطبیقی در ایران)
منصور پیرانی؛ 157
بررسی روابط قدرت حکومت، عشق و سرمایه در داستان ویس و رامین
منوچهر جوکار و فاطمه حیاتداوودی؛ 183
بررسی زمینههای رشد خودکامگی در مدایح فارسی (از دورة سامانیان تا دورة سلجوقیان)
رضا روحانی و عباسشاهعلی رامشه؛ 209
کارآگهان و کارآگهی در شاهنامۀ فردوسی
حسین صحراگرد، حسن حیدری، علی صباغی، و جلیل مشیدی؛ 239
تحلیل سرعت روایت در منظومۀ مجنون و لیلی امیرخسرو دهلوی
فریده طهماسی سرقلی، امیدوار مالملی، و سیدعلی سهرابنژاد؛ 271
کارکرد فرهنگ و زبان عامه در تکوین گفتارنوشتهای عرفانی (براساس معارف بهاء ولد، معارف ترمذی، معارف سلطانولد)
فاطمه غلامی و شیما پرهیزکار؛ 291
<strong>نقدی بر شرحِ خسرو و شیرین نظامی، چاپ استاد وحید دستگردی</strong>
قدرت قاسمیپور؛ 321
<strong>بررسی و مقایسۀ مهمترین مضامین اخلاقی اندرزهای فارسی خسرو انوشیروان با اندرزهای فارسی میانه</strong>
فرزانه گشتاسب و نادیا حاجیپور؛ 357
<strong>تصحیح و توضیح چند اصطلاح حوزۀ اطعمه در کلّیات بسحاق شیرازی</strong>
شهره معرفت؛ 391
<strong>بررسی و تبیین ضبطهای چندگانۀ برخی ابیات در مجموعۀ اشعار رودکی با تکیه بر تصحیح نفیسی</strong>
زهرا نصیری شیراز، سجاد دهقان، و نصرالله امامی؛ 417
<strong>نقد تاریخی، ادبی و جغرافیایی حکایت «بویِ جویِ مولیان»</strong>
جواد هروی؛ 465
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_7420.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_7420_43078a366da64c1224d1808f96bdaa82.pdf