پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
تاریخ جهانگشای جوینی و بررسی جنبههای تراژیک آن
با رهیافت نوعشناسی ادبی
1
14
FA
نعمتالله
ایرانزاده
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی
iranzad_n@yahoo.com
عبدالله
حکیم
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه یاسوج
hakimatu@gmail.com
سیدعلی
دسپ
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور واحد دوگنبدان (نویسندة مسئول)
ali_dasp@yahoo.com
تراژدی، در میان انواع ادبی، تأثیرگذاری بیشتری در ذهن مخاطب دارد و باعث میشود مخاطب حوادث را عینیتر و زندهتر احساس کند و دریابد و گاه خود را با قهرمان تراژدی مقایسه کند. در تاریخ ادب فارسی این نوع ادبی کمتر مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. در <em>تاریخ جهانگشای جوینی</em> ساختار روایی حوادث و ویژگی شخصیت سلطانمحمد خوارزمشاه و سرانجامِ کار او بهگونهای است که بسیاری از نشانههای نوع ادبی تراژدی را میتوان در آن سنجید و بررسی کرد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی کوشش میشود ساختار تراژیک داستانهای <em>تاریخ جهانگشا</em> با تأکید بر جلد اول بررسی و تحلیل شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که جوینی اگرچه تاریخ را گزارش میکند و نوشتۀ تاریخی هرچند با تراژدی، که جنبۀ نمایشی و داستانی دارد، از منظر روش و غایت متفاوت است، <em>تاریخ جهانگشا</em> را نمیتوان صرفاً اثری تاریخی قلمداد کرد. در <em>تاریخ جهانگشا</em> نشانههایی است که با تراژدی مطابقت دارد. این تطابق از حیث ساختار (ازجمله کیفیت نگارش داستانها از لحاظ آغاز و انجام روایت)، تأثیرگذاری تراژیک، ویژگیهای شخصیتی سلطانمحمد خوارزمشاه (که بر بنیاد روایت جوینی، کاملاً خصوصیات قهرمان تراژدی را داراست)، و همچنین آرایش کلام و فخامت زبان، در این اثر قابلیت بررسی دارد. با چنین رویکردی <em>تاریخ جهانگشا</em> را، بهمثابۀ متنی برجسته و اثری تراژیک، میتوان خواند و تأویل و گزارش کرد.
تراژدی,تاریخ جهانگشا,عطاملک جوینی,عناصر نمایش,گونهشناسی ادبی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_552.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_552_2058b06b63c1560b90a3771a72b7fd59.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
بررسی و مقایسة ساختار زبانی چند اثر منثور عرفانی
با محوریت کنوزالحکمه
15
36
FA
یدالله
بهمنی مطلق
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی (نویسندة مسئول)
y_bahmani43m@yahoo.com
محمد
خدادادی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
در این مقاله تلاش میشود با نگاهی به وی‍ژگیهای شاخص نثر <em>کنوزالحکمه</em>، آخرین اثر احمد جام، و دیگر آثار برجستة صوفیه قبل و بعد از آن، از قبیل <em>کشفالمحجوب</em>، <em>اسرارالتوحید</em>، <em>مرصادالعباد،</em> و <em>مصباحالهدایه</em> و مقایسة آنها، جایگاه نثر <em>کنوزالحکمه</em> معلوم و سطح کلی زبان صوفیان معروف روشن شود. اغلب صوفیه از زبانی ساده، که در دوران سامانیان کاربرد داشت و نهایتاً تا قرن ششم مرسوم بود، استفاده میکردند. هدف عمدة آنان بیان اندیشه به زبانی ساده و تأثیرگذار بوده است، اما از سبک رایج روزگار خود نیز بیتأثیر نماندهاند. کلیت زبان این آثار، از نظر سادهگویی و دیگر ویِژگیها، قرابت تنگاتنگی با نثر کهن دارد و نشان میدهد زبان آنها در ادوار گوناگون دستخوش دگرگونی برجسته و آشکاری نشده، بلکه سیر تحول و نوگرایی در زبان آنها نسبتاً آرام و کُند صورت گرفته است. بیشتر تفاوتها به واژگان خاص، تأثیر لهجة محلی، و ذوق نویسندگی نویسندگان مربوط است. برخی از این آثار، بهویژه قسمتهایی از <em>مرصادالعباد،</em> بهدلیل ذوق شاعری نویسنده، رنگ شعر به خود گرفته و از فنون ادبی و احساسات و عواطف شاعرانه بهرهمند شده است. شیوة بهپایانرساندن ابواب و آمیختگی ایجاز و اطناب در <em>کنوزالحکمه</em> سبک آن را از دیگر آثار مورد مطالعه متمایز کرده است.
زبان صوفیه,کنوزالحکمه,کشفالمحجوب,اسرارالتوحید,مرصادالعباد,مصباحالهدایه
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_553.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_553_e11f107b95f4490d066e1876f18ff2db.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
بیاض و سواد سیرجانی در سفینة تبریز
37
48
FA
محسن
پورمختار
دکترای زبان و ادبیات فارسی، استادیار دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
yahoo.com @m_p_mokhtar
بخشی از کتاب <em>بیاض و سواد</em><sup>1</sup> تألیف خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی در <em>سفینة تبریز</em> موجود است. این بخش باقیماندهای از یک تلخیص <em>البیاض و السواد</em> است و بیشتر دربرگیرندة اقوال کوتاه آن است. بررسی این باقیمانده نشان میدهد که ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، کاتب <em>سفینه،</em> در کتابت این بخش اغلاط و تصحیفات فراوانی مرتکب شده است. نادرستیهای کتابتی او را میتوان در چند بخش دستهبندی کرد: تصحیف در عناوین ابواب، تصحیف آیات <em>قرآن</em>، تصحیف احادیث، تصحیف اعلام، افتادگیها در متن، افزودگیها در متن، نقاشی از روی متن، و بیتوجهی به معنای کلام.
سفینة تبریز,البیاض و السواد,ابوالحسن سیرجانی,ابوالمجد تبریزی,عرفان و تصوف
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_554.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_554_e56d4fb321f5969a4a8ff01ac07d0bd8.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
بررسی بیتهایی از شاهنامه در ویرایش جلال خالقی مطلق
49
66
FA
سیاوش
جعفری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (نویسندة مسئول)
seyavashj@gmail.com
ابوالقاسم
رادفر
استاد زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
a.gh_radfar@yahoo.com
با اینکه تاکنون کوششهای بسیاری برای ویرایش <em>شاهنامه</em> و پیراستن آن از دستبُردهای کاتبان بعدی انجام یافته است، بهنظر میرسد که هنوز تا رسیدن به سخن اصلی فردوسی و اعتماد قاطع به ویرایشهای موجود، راه درازی در پیش باشد. یکی از کوششهای گرانسنگِ سالهای اخیر ویرایش دکتر جلال خالقی مطلق است. این نوشتار با دقیقشدن در دستنویسها و به کمک قرینهها و منابع تکمیلی، بیتهایی از این ویرایش را زیر ذرهبین نهاده و در هر مورد پیشنهادهای تازهای مطرح کرده است.
تصحیح شاهنامة فردوسی,ویرایش خالقی مطلق,چاپ مسکو,عجم در شاهنامه,دستنویس سعدلو,دستنویس فلورانس
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_555.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_555_8b14e3afae73f03074720dd80f0667b1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
«یکی کودکی دوختند از حریر»
تحلیل شخصیت سام بر پایة نظریة آدلر و نمایشدرمانی
67
89
FA
مصطفی
صدیقی
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه هرمزگان
navisa_man@yahoo.com
هنردرمانی بهمنزلة روشی برای گشودن ناخودآگاه و بازسازی، بازآفرینی یا فرافکنی مسائل و مصائب درون بعد از دستاوردهای فروید، یونگ، آدلر و ... به صورتی مدون و مشخص درآمد. <br />در <em>شاهنامه</em> سام به سبب داشتن فرزندی عیبناک دچار احساس حقارتی دیرسال میشود که تا زادن رستم به درازا میکشد. سام، بعد از دیدن عروسکی پارچهای شبیه رستم نوزاد، دگرگون میشود. این کار به شکل مراسمی آیینی و باشکوه اجرا میشود که با تعاریف و کارکردهای نمایشدرمانی همگونی دارد. این نوشتار ابتدا در نگاهی تاریخی به تأثیر و تأثر ذهن و روان و ادبیات و هنر میپردازد. سپس، به صورت خاص، نقش عروسک در باورها و مراسم آیینی مطرح میشود. آنگاه علت و چگونگی شکلگیری احساس حقارت در سام، بر پایة نظریه آدلر، میآید (آدلر بر آن است که منشأ همة رفتارهای انسان احساس حقارت است). سرانجام، رهایی زال از احساس حقارت، زادن رستم و روش درمانی زال (نمایشدرمانی) در درمان سام، علت و تأثیر ساختن عروسک پارچهای شبیه رستم و انطباق با روش نمایشدرمانی طرح، بحث، و تحلیل شده است. <br />اجرای نمایشی زادن رستم، بازسازی زادن زال است. بنابراین نمایشدرمانی باعث میشود رؤیای فرزندخواهی سام، که با زادن زال عیبناک محقق نشده بود، تحقق یابد و او از احساس حقارت رها شود. از نظر تاریخ نمایش نیز این داستان آغاز نمایشدرمانی در ایران به شمار میآید. در کنار نمایشدرمانی زال، روایتدرمانی فردوسی نیز هست؛ زیرا کل ماجرایی که فردوسی روایت میکند به نوعی باعث تزکیه و پالایش مخاطب <em>شاهنامه</em> میشود و اگرچه رستم محصول پیوند زال و رودابه برای درمان سام است، اما محصول واقعی این پیوند خود <em>شاهنامه</em> است.
نمایشدرمانی,احساس حقارت,شاهنامه,سام,زال,رستم,آلفرد آدلر
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_556.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_556_4cccc32d6e1cfa12aa94aa1cd758168b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
نقد و بررسی ویژگیهای واژگانی، زبانی، دستوری،
و نگارشی منتهیالارب
91
100
FA
سیدحمید
طبیبیان
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
tabibian@ihcs.ac.ir
فرهنگهای دوزبانه از دیرباز مورد توجه اهل لغت و واژهشناسان بوده است، زیرا اینگونه فرهنگها از یکسو رواج زبان مادر و زبان برگردان را درپی داشته و ازسوی دیگر نیاز مترجمان را برآورده میساخته است. چهبسا در تألیف فرهنگهای دوزبانه واژههایی اصیل بهکار گرفته شده که امروزه مهجور شده است و با احیای آنها میتوان به تنقیح و تزکیة زبان یاری رسانید. شاید بتوان گفت بیشترین مزیت تألیف فرهنگهای دوزبانه حفظ و حراست از زبانی است که فرهنگی به آن زبان ترجمه میشود و شاید این مزیت را باید برای هر کتابی که از زبانی به زبان دیگر برگردان میشود، درنظر گرفت. اگر بنا باشد فارسیزبانان از هر فرهنگ یا کتابی به زبان اصلی آن بهره ببرند، بیگمان به ساختن واژههای معادل نخواهند پرداخت و لامحاله این بیاعتنایی ضعف زبان فارسی را درپی خواهد داشت. <em>منتهیالارب</em> از گونة فرهنگهای دوزبانهای است که با وسعتی چشمگیر بر پایة <em>قاموس</em> فیروزآبادی و با بهرهگرفتن از فرهنگهای دیگر، از عربی به فارسی برگردان شده است. مقالة حاضر کوششی است بهمنظور شناساندن این فرهنگ و بیان ارزشها و یادکرد کاستیهای آن، بدان امید که بیشتر مورد استفادة دانشپژوهان قرار گیرد.
فرهنگ,ویژگیهای نوشتاری,ویژگیهای سبکی و دستوری,ویژگیهای واژگانی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_557.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_557_cf56a263640fcf4a1b8dab689387f43d.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
3
2
2013
03
11
زمینهشناسی ادبیات خمری و جلوههای آن
در شعر عربی و فارسی
101
120
FA
مریم
مشرّفالملک
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی
m.mosharraf@yahoo.com
بسیاری از مصطلحات ادبیات عرفانی بر بستر شعر خمری شکل گرفته که خود از چند منبع فرهنگی اثر پذیرفته است. آداب بزم ایرانی (ادبالمنادمة) در شکلگیری مضمونهای خمری قبل و بعد از اسلام تأثیر داشت. علاوهبر این، نهضت اجتماعی قرنهای اول و دوم مهر خود را بر ادبیات مجن و شعر خمری به جا نهاد و طنز و اعتراض نهفته در آن زمینهساز شعرهای قلندری قرنهای بعد شد. شاعران این مکتب شعری، به تصویرسازیهایی در زمینۀ توصیف آلات بزم و شراب دست زدند که اثر آن در ادبیات فارسی قرنهای بعد انکارناپذیر است. علاوهبر تصاویر بزمی، مضمونهایی چون گناه، سرزنش، توبه، و رحمت از ادبیات مجن وارد ادبیات عرفانی شد. در این مقاله، تأثیر متقابل شعر و فرهنگ ایرانی و عربی در یکدیگر و شکوفایی زبان در شعرهای تغزلی خمری بررسی شده است.
شعر خمری,آداب بزم,مجن,زمینة اجتماعی,تصویرسازی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_558.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_558_567f42ac9b740c4bb81ba66d5cd31680.pdf