پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
مقایسة کارکردهای بلاغی ندا در اسرارالتوحید و مقامات ژندهپیل «بر مبنای فرانقش اندیشگانی»
1
27
FA
مهدی
آذرحزین
دکترای زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین
mehdiazarhazin@gmail.com
فرشته
میلادی
دکترای زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه علامه طباطبائی
miladifereshteh@gmail.com
10.30465/cpl.2019.4006
جملات ندایی یکی از انواع ساختارهای دستوری هستند که کارکردهای بلاغی گوناگونی دارند. با توجه به گفتمان مسلّط بر بافت متنی «اسرارالتّوحید» و «مقامات ژندهپیل» که گفتمانی تعلیمی - صوفیانه دارند، می­توان به مقاصد بلاغی ندا در این متون دست یافت. نویسندگان در این آثار برای القای اندیشة خود به مخاطبان از امکانات مختلف بلاغی بهره گرفتهاند. این پژوهش با تکیه بر دستور نقشگرا و نظریة نظم کلام به مطالعة ارتباط معنای ثانوی جملات پس از حروف ندا و شیوة به­کارگیری فرآیندهای زبانی در اسرارالتوحید و مقایسة آن با مقامات ژنده­پیل پرداخته تا از این طریق مشخص شود که هر یک از این نویسندگان از چه سازوکاری برای تعلیم مخاطب خود در قالب جملات ندایی بهره گرفتهاند. مبنای تحلیل این پژوهش فرانقش اندیشگانی است. یافتهها نشان میدهد که گاهی رابطة معناداری میان معنای ثانوی کلام در جملات پس از حروف ندا و شیوة بهکارگیری فرآیندهای زبانی در هر دو کتاب یادشده وجود دارد و گاه نیز جریان متفاوتی شکل گرفته که بیش از هر چیز تحت تأثیر موضوع کلام، سطح آگاهی مخاطب و رابطة میان گوینده و مخاطب قرار دارد. فرآیندهای مادی در هر دو اثر، ابزار اصلی انتقال اندیشة تعلیمی در قالب جملات ندا به شمار میروند.
گفتمان تعلیمی - صوفیانه,اسرارالتّوحید,مقامات ژندهپیل,معانی ثانویة جملات پس از ندا,فرآیندهای زبانی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4006.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4006_71f1e1488889a7b9ae90c6279d09afc8.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
مخاطبشناسی در غزلیّات حافظ شیرازی با تکیه بر نقش ترغیبی
29
60
FA
ساناز
ازاری
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
sanazezarii@gmail.com
علی اکبر
باقری خلیلی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران
aabagheri@umz.ac.ir
10.30465/cpl.2019.4007
­یاکوبسن، ابزارهای تاثیرگذاری زبان را در شش حوزه­ی عاطفی، ترغیبی، ارجاعی، فرازبانی، همدلی و ادبی معرفی می­کند که هنرمند باید با هدایت پیام خود از طریق این شش مجرا، مخاطب خویش را تحت تأثیر قرار دهد. حافظ در ترغیب، با مخاطب خاص یا عام سخن می­گوید، لذا در تحلیل خطاب­ها، شناخت مخاطب مورد نظر شاعر و بررسی میزان تأثیر ترغیبات بر مخاطب اهمیّت بسیاری دارد. شناخت مخاطبان حافظ، دریچه­ای به ­سوی درکی صحیح از فضای سیاسی- اجتماعی حاکم بر زمانه­ی حافظ و گفتمان رایج در آن می­گشاید. حافظ پیام­های ترغیبی را، در زمینه­های مختلف دینی، عرفانی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با مخاطبانی متنوع و به قصد ایجاد تأثیر، تغییر و اصلاح، مطرح­می­کند. مخاطبانی که متناسب با مضمون پیام، شخصیت­ها و نهادهای سیاسی و اجتماعی را نیز در خویش جای داده­­اند. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده­است ­و کل غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته­اند و ابیات مرتبط با بحث استخراج و تحلیل شده­اند. مخاطب­شناسی یکی از عناصر بنیادی نظام شاعرانه­ی حافظ محسوب می­شود. گزاره­های شعر حافظ با توجه به شخصیت مخاطب شکل می­گیرد. کارکرد غالب جمله­های امر، نهی، ندا و برخی از جمله­های خبری، ترغیب مخاطب به اهداف مورد نظر حافظ است.
نظریهی ارتباط یاکوبسن,نقش ترغیبی,حافظ شیرازی,مخاطبشناسی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4007.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4007_b33b3b6095065e14e3d0361b5eabfcd0.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
تحقیقی دربارۀ مرغ افسانهای، ققنوس
61
99
FA
سجاد
آیدنلو
دانشیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه پیام نور ارومیه
aydenloo@gmail.com
10.30465/cpl.2019.4004
ققنوس از مرغان افسانه­ای متون ایرانی (فارسی و عربی) است که اصل داستان آن خاستگاه غیر ایرانی دارد. کهن­ ترین توصیف این پرنده بدون آوردن نامش در <em>البلدان</em>، <em>گرشاسپ­ نامه</em> و <em>تحفه­ الغرائب</em> است و <em>المعتبر فی الحکمه</em> بغدادی به زبان عربی نخستین اثری است که آن را با ذکر نام معرّفی کرده. ققنوس در ادبیّات کهن فارسی بسیار کم (حدود بیست بار) و در ادب معاصر فراوان مورد توجّه شعرا و نویسندگان قرار گرفته است. در این مقاله پس از نگاهی به مهم­ترین مآخذِ فارسی و عربیِ مربوط به ذکر نام و یا معرّفیِ این پرنده، همۀ ویژگی­ های آن از این متون استخراج و طبقه­ بندی شده است. سپس تمام شواهدِ کاربرد آن در شعرِ گذشتۀ فارسی و بعضی نمونه­ های مهمّ آن در شعر معاصر آورده و بررسی شده است. در پایان نیز به مرغانِ مشابهِ ققنوس در برخی منابع و همانندی­ هایِ این مرغ با فونیکسِ روایات غربی پرداخته شده.
ققنوس,متون فارسی و عربی,شعر فارسی,فونیکس
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4004.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4004_f2165b22087ccca21743f15b618b2230.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
08
23
«هفده سلسله» حلقة مهمی از سلسله تالیفات جوانمردان
101
127
FA
محمد ابراهیم
ایرج پور
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور
irajpour20@yahoo.com
حمیدرضا
قانونی
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور
hrghanooni@yahoo.com
پریسا
صابری دستجردی
دانش آموخته دانشگاه پیام نور نجف آباد
parisa_saberi_2009@yahoo.com
10.30465/cpl.2019.4010
ایرانیان از دیرباز رادی و جوانمردی را از اصول اساسی و رایج زندگی خود می دانستند. این اندیشه پس از اسلام با آموزه های اسلام آمیخت و به شکل باورهای فتیان و جوانمردان به حیات خود، ادامه داد. آثار بسیاری درباره عقاید و باورهای جوانمردان به رشتة تحریر درآمده است که بسیاری هنوز تصحیح نشده اند. «هفده سلسله» یکی از دستنویس های ارزشمند فتیان عصر صفویه است که توسط حسین علی شیرازی به خط نستعلیق تحریر شده است. موضوع این اثر اصول علمی و عملی فتیان در زندگی اجتماعی، و به ویژه در مشاغل و حرف گوناگون است. این اثر دارای بیست و سه باب و در موضوعات مختلف فتوّت نگاشته شده است از جمله: نمد مالی، چگونگی احوال طریقت، سر تراشیدن آدم صفی علیه السلام، کار خبازان، اسباب چهار ضرب، اثبات کرباس و سنگ و ترازو، سلاخان و قصابان، اسباب فوطه لنگ و .... از ویژگی های عمدة آن می توان به انتساب آداب فتوّت به انبیا و امامان، استفاده از آیات و احادیث، به کارگیری اشعار نادر فارسی، و اشتمال بر لغات و واژگان کمیاب مرسوم در میان فتیان نام برد. تنها نسخة خطی این اثر درکتابخانه ملی به شماره 32179 نگهداری می شود.
هفده سلسله,فتوّت و جوانمردی,حسینعلی شیرازی,عصر صفویه,مشاغل و حِرَف
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4010.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4010_13dc08cb39df860841b754daca72dbf9.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
برخی ابیات فارسی از سدۀ چهارم و اوایل سدۀ پنجم هجری در چند مأخذ کهن
129
154
FA
جواد
بشری
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران
j.bashary@ut.ac.ir
10.30465/cpl.2019.4309
از میراث ادبی نخستین سرایندگان در دهههای ابتدایی تاریخ شعر فارسی، ابیات اندکی بر جای مانده است. یکی از دغدغههای همیشگی پژوهشگران، بازیابی این آثار از خلال منابع گوناگون بوده است. در این پژوهش، چند منبع چاپنشدۀ پراهمیت، همگی از سدۀ ششم یا اوایل هفتم هجری، معرّفی خواهد شد که ابیاتی از ابوالعباس مأمون خوارزمشاه از عهد سامانی، و عنصری، فرخی، زینبی، و عسجدی از عهد غزنوی اوّل را در بر دارد. این منابع عبارتند از: رسائل العشاق از سیفی نیشابوری، حلیة الآداب، و مونسنامه. در این میان، نقل بیتی از منظومۀ گمشدۀ «شادبهر و عینالحیاة» سرودۀ عنصری، و نیز بیتی از عسجَدی که قضاوتی دربارۀ مقایسۀ ارزش ادبی نظم و نثر در بردارد، حائز اهمیت بیشتری است.
شعر فارسی,عهد سامانی,عهد غزنوی,رسائل العشاق,مونسنامه,حلیة الآداب
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4309.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4309_2d5952128ebee4e8ae9e3ad01f11d456.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
تأثیر فن خطابه در شکلگیری قصیده با نظر به قصاید سبک خراسانی
155
175
FA
روح الله
پورحیدری
داشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان
roohollahpourheidari@gmail.com
علیرضا
فولادی
دانشیار، گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه کاشان
fouladi2@yahoo.com
10.30465/cpl.2019.3708
قصیده، نخستین قالب مشخص شعر فارسی است. ازاینرو، شناخت خاستگاههای زبانی، ادبی و فکری این قالب شعری، برای شناخت ریشههای شعر فارسی، اهمیت دارد. بدین منظور ابتدا باید دید چه پیشینهها و زمینههایی در شکلگیری قالب قصیده اثرگذار بودهاند. یکی از مهمترین پیشینههای اثرگذار در این باره، فن خطابه است. کاربرد خطابه در ایران پیش از اسلام و میان اعراب دورة جاهلی و دورة اسلامی و یونان باستان و تقدم زمانی این ژانر نسبت به شعر عربی و فارسی جای تردید ندارد. از سوی دیگر، شباهت چندجانبة قصیده با خطابه، این تأثیر را، بویژه از طریق قصیدة عربی، بر قصیدة فارسی نشان میدهد. این واقعیت سبب شد تا در مقالة حاضر با روش توصیفی و تطبیقی، فن خطابه را به عنوان یکی از خاستگاههای ادبی قالب قصیده بررسی کنیم. برای این منظور، خطابه و قصیده، از چشمانداز ساختار، مخاطب، ابزارها، کارکردها و آرایهها مورد مطالعه قرار گرفتند و شباهتهای بارزی میان آنها به دست آمد.
خطابه,قصیده,سبک خراسانی,روابط بیناگونهای
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3708.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3708_f34d1e0a5c5a61c4bb7e89e88f2e27e0.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
تکثر معنی و دگردیسی سیمای بیدل در محیطهای ادبیِ آسیای مرکزی (1870-1991م)
177
198
FA
ابراهیم
خدایار
0000000159227363
دانشیار زبان و ادب فارسی دانشگاه تربیت مدرس
hesam_kh1@modares.ac.ir
10.30465/cpl.2019.4005
بیدل 1054-1133ق (1720-1644م) از نیمۀ دوم سدۀ هجدهم میلادی به یکی از محبوبترین شاعران فارسیزبان در آسیای مرکزی تبدیل و میراثش دستمایۀ مخاطبان حرفهای به شعر فارسی شد. آنها فارغ از خاستگاه زبانی و فرهنگی، این میراث را براساس زمینههای ذهنی و علایق خود تفسیر میکردند. نگارنده در این نوشتار با استفاده از دستاوردهای هرمنوتیک فلسفی، بهدنبال یافتن پاسخ این پرسش است که علاوهبر ویژگیهای میراث بیدل، چه زمینههای اجتماعی و فرهنگی در منطقه موجب شده بود تا اشعار وی متناسب با زمینههای ذهنی مخاطبان تفسیر و به تلون سیمای بیدل منجر شود؟ براساس نتایج پژوهش، با عطف توجه به ماوارءالنهریبودن اجداد بیدل و مهاجرت آنها به هند، دلیل اصلی توجه مخاطبان در این منطقه به بیدل را باید در نوع جهانبینی بیدل، ظرفیتِ خوانشپذیری شعر وی از یک سو و تحولات ایجاد شده در آسیای مرکزی در نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم و آغاز سدۀ بیستم که منجر به پیدایش جریانهای فکری جدید در منطقه شد از سوی دیگر، در شکلگیری این نوع خوانشها دخیل دانست.
بیدل دهلوی,آسیای مرکزی,تکثر معنی,هرمنوتیکِ فلسفی,هرمنوتیک ادبی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4005.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4005_89e5053d0062dd3ff3db0b513e62eeee.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
شکرالله رومی و کتاب او بهجة التواریخ
163
184
FA
احمد
زلجیچ
عضو هیأت علمی دانشگاه سارایوو ، بوسنی و هرزگوین
ahmed.zildzic@ff.unsa.ba
محمد
سوری
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، قم
soori@isca.ac.ir
10.30465/cpl.2019.4009
کتاب <em>بهجة </em><em>التواریخ</em>، نوشتۀ شکرالله رومی، نخستین و مهمترین تاریخ عمومی است که در سنت تاریخنگاری عثمانی نگاشته شده است. یکی از نکات اهمیت این کتاب فارسی بودن آن است و این خود نشان میدهد که در آن عصر در محافل علمی و سلطنتیِ عثمانی فارسی حتی بیش از ترکی مورد توجه بوده است. البته این بدین معنی نیست که زبان ترکی در آن عصر زبانی ضعیف یا عقبافتاده تلقی شود. علت نگاشتن این کتاب به فارسی، علاوه بر رواج فارسی در آن سرزمین، به این دلیل بوده است که عثمانیها خود را وارث سلجوقیانِ روم میدانستند و از آنجا که سنت نگارش به فارسی در میان سلجوقیانِ روم وجود داشت، عثمانیان نیز میخواستند همین سنت را ادامه دهند. البته پژوهشهای امروزی نشان میدهد که توفیق عثمانیان به اندازه سلجوقیان نبوده است و روند و میزان و میدان این تأثیرگذاری و تاثیرپذیری محدود بوده است. در این مقاله افزون بر معرفی کتاب و مؤلف، زمینههای تألیف این کتاب و میزان تأثیرگذاری آن و نیز محتوا و منابعِ کتاب را بررسی و تحلیل کردهایم. هرچند این کتاب نگاهی تاریخی به رویدادهای جهان از خلقت آدم (ع) تا عصر مؤلف دارد، ولی وقتی در پایان کتاب نوبت به تاریخ عثمانیان میرسد در بسیاری جاها واقعیت را با افسانه و اغراق آمیخته است.
بهجة التواریخ,شکرالله رومی,سنت تاریخنگاری عثمانی,زبان فارسی در دورۀ عثمانی,سلجوقیان روم
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4009.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4009_781f1a7dd2f1e226a707266082746e38.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
باید و نبایدهای اخلاق فردی و اجتماعی در مخزنالاسرار ( با رویکرد تاریخ اجتماعی)
223
255
FA
مریم
شریف نسب
استادیار پژوهشکدة زبان و ادبیات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
msharifnasab@yahoo.com
رعنا
جهاندیده
دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
rana.jahandideh@gmail.com
10.30465/cpl.2019.4284
ادبیات، بویژه در ژانر تعلیمی، از جمله ابزارهای تجویز هنجارهای اخلاقی است. نقل حکایت در این ژانر یکی از بهترین شگردها برای اثبات حقانیتِ خوی مورد نظر محسوب میشود؛ زیرا حکایتها یا از زیست روزمرة مردمان اقتباس میشوند و نتیجهای عینی و مشهود دارند و یا برای اقناع مخاطب در فضایی باورپذیر برساخته میشوند. در هردوحالت و کاملاً فارغ از اینکه کاراکترهای حکایتِ منقول، انسان باشند یا جانوارانی با نقشهای نمادین، دو نکتة مبرهن را میتوان از خلال این حکایتها دریافت: نخست اینکه خُلقِ تشویق یا نهیشده در حکایت، مورد نظر و تاییدِ پدیدآورنده است؛ دوم اینکه خُلق مورد تقبیح، مبتلابه مردمان زمانة پدیدآورندة متن، و خُلق مورد تشویق، فراموششدة مردمان آن زمانه بوده است که شاعر یا نویسنده برای نهی یا تشویق آن، احساس نیاز کرده است. در این پژوهش، خلق و خوی شخصیتها در تمامیِ بیست حکایت مخزنالاسرار نظامی با آمارهای دقیق، احصا و با روش توصیفی-تبیینی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان میدهد بخش عمدة خلقیات این حکایتها (11 حکایت) به تبیین خلقی رابطة مردم با زیستشان در جهان غیرمادی، پس از آن (7 حکایت) به تبیین رابطة مردم با حکومت، و فقط دو حکایت به تبیین رابطة مردم با یکدیگر ناظر بوده است.
مخزنلاسرار,خلقیات,زمینهکاوی,مردم,حکومت,مذهب
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4284.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4284_0a4b6398c98c37072bf2b76a630f1aa2.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
08
23
نگاهی تطبیقی به ساختار و تقسیمبندی مصادر در دو فرهنگ لغت «بحر عجم» و «المعجم الوجیز»
257
276
FA
ژاله
شفیعی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشکدهی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جیرفت، ایران
shafiee.zhale@gmail.com
ابوالقاسم
رادفر
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکدهی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جیرفت، ایران
agradfar@yahoo.com
حمید
طبسی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکدهی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جیرفت، ایران
hamidtabasi@yahoo.com
10.30465/cpl.2019.5764
از جمله مسائل مهّم در بررسی روابط فرهنگی و ادبی میان سرزمین­های مختلف که کمک فراوانی به واکاوی ارتباطات و تأثیر و تأثّرهای میان آن­ها می­کند، تطبیق و مقایسۀ میان آثار مکتوب آن­ها است. یکی از انواع آثار مکتوب که به خوبی نمایانگر جوانب مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... در هر سرزمین می­باشد، فرهنگ لغت­ها یا همان واژه­نامه­ها هستند. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه­ای، به بررسی تطبیقی نوع ساختار و تقسیم­بندی مصادر در فرهنگ ­لغت فارسی «بحر عجم» و فرهنگ ­لغت عربی «المعجم الوجیز» پرداخته شود. پس از واکاوی این دو منبع اینگونه برداشت شد که در فرهنگ ­لغت فارسی «بحر عجم» مصادر به دو بخش ساده و مرکب تقسیم می­گردند و اغلب با استفاده از پسوندها ساخته می­شوند و در فرهنگ ­لغت عربی «المعجم الوجیز» مصادر یا مجرّد هستند که سماعی و بدون قاعده یا مزید و قیاسی هستند که با رفتن به وزن­های خاصّی ساخته می­شوند.
ادبیات تطبیقی,فرهنگ لغت,بحر عجم,المعجم الوجیز
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5764.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_5764_b97a43bf018d38d0090110c5913ff344.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
کارکرد برخی حیوانات در ضربالمثلهای عربی و فارسی
277
307
FA
زینه
عرفت پور
استادیار رشته زبان و ادبیات عربی، پژوهشکده ادبیات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
z.erfatpor@gmail.com
10.30465/cpl.2019.4206
مثل میراث دیرینه و حاصل فرهنگ، اندیشه و تجربة گذشتگان است. البته شکی نیست که عنصر فرهنگی و ادبی تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی هر سرزمینی ویژگیهای خاص خود را یافته است. تمدن فارسی و عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و در حوزة فرهنگی و ادبی و بهویژه در ضربالمثلها میتوان تأثیر اندیشه و باور هر یک از مردمان این دو تمدن و نیز تأثیر جغرافیا و طبیعت را بهطور آشکار ملاحظهکرد؛ لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، حیوانات را بهعنوان یکی از عناصر طبیعت، در ضربالمثلهای کهن عربی و فارسی بررسی مینماییم تا کارکرد آنها در تبیین مفاهیم مختلف ارزیابیشود. البته از آنجاکه بررسی تمام حیوانات در یک مقال نمیگنجد، بر آن شدیم که برخی از پرکاربردترین حیوانات (شتر، سگ، گرگ و کلاغ) را بررسیکنیم تا شباهتها و تفاوتهای این ضربالمثلها در زبان عربی و فارسی بهنوعی روشنشود و مفاهیم مورد نظرشان تبیینگردد و در نهایت نوع نگاه عربها و ایرانیان به این حیوانات آشکار گردد. بهطور خلاصه میتوانگفت که این حیوانات در مثلهای کهن عربی و فارسی با فراوانی متفاوت، گاه برای نمایاندن ویژگیهای مثبت و منفی انسان بهکارمیروند، گاه رفتارهای طبیعی و مثبت و منفی انسانها را مطرحمیکنند، گاهی مفاهیم انتزاعی را بهصورت ملموس برای ما بهتصویرمیکشند و گاهی نیز مفاهیم پندآموز را انتقالمیدهند.
ضربالمثلهای عربی,ضربالمثلهای فارسی,حیوانات
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4206.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4206_9164f3b8e77c0d23d18f3b394d1006b8.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
بازخوانی ویراست حدیقۀ سنائی، به تصحیح محمّدجعفر یاحقّی و مهدی زرقانی
309
330
FA
وحید
عیدگاه
0000-0002-8977-7195
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران
vahid.idgah@ut.ac.ir
10.30465/cpl.2019.4370
تصحیح و شرح حدیقةالحقیقه دشواریهای بسیاری را در بر دارد. هم باید بر ویژگیهای محتوایی متن مسلّط بود و هم بر ویژگیهای زبانی و لفظی آن. در ویراست تازۀ این متنِ مهم آشفتگیها و کاستیهای فراوانی به چشم میخورد که با توجّه به خود متن و قواعد کهن شعر فارسی در مقالۀ پیش رو به اصلاح برخی­ از آن ها پرداختهام. در بسیاری از بیتها وزن دچار اختلال شدهاست. حرکتگذاری برخی از بیتها نادرست است. بسیاری از بیتها بد خوانده شدهاست و این بدخوانی در شرح نیز بازتاب یافتهاست. قافیههای برخی از بیتها اشکال دارد. دو مصحّح این ویراست که از تشخیص صورتهای درست بازماندهاند برخی از این اشکالات قافیهای را مربوط به سبک شاعری سنائی دانستهاند امّا اغلب چنین نیست و با توجّه به اصول شعر کهن فارسی و آگاهیهای مربوط به تاریخ زبان میتوان صورت درست برخی از بیتها را یافت و به تحلیل درستی از چگونگی قافیهپردازی در آنها دست یافت. در این مقاله بر جنبۀ سخنوری سنائی تأکید ویژهای شده­است و با سند و استدلال آشکار گردیدهاست که اغلب اشکالات قافیه و وزن حدیقه از اشتباه کاتبان و مصحّحان سرچشمه گرفتهاست و نباید آنها را نمودهایی از سبک شعر سنایی به شمار آورد.
حدیقةالحقیقه,سنائی غزنوی,تصحیح متن,تلفّظهای کهن,شعر کهن فارسی,درستخوانی
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4370.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4370_a09f8f1f96a58fd3abe23dd8ed1c9508.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
واکاوی کاربرد معانی حرف اضافة «از» تا پایان قرن ششم (مطالعة موردی در چهارکتاب: تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوسنامه و جامعالحکمتین)
331
359
FA
زهره
قصاب پور
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشکدة ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد، تهران جنوب،
zohreh.ghassabpoor@yahoo.com
ابوالقاسم
رادفر
استاد پژوهشکدة زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
agradfar@yahoo.com
علیرضا
شعبانلو
0000000220948005
استادیار پژوهشکده زبان و ادبیات فارسی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
alirezashabanlu@gmail.com
علی
ربیع
استادیار زبانشناسی دانشکدة ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب،
فرهنگی
ali.rabi22@gmail.com
10.30465/cpl.2019.3709
شناخت معانی حروف اضافه ازجمله «از» بهدلیل نقش تعیینکنندهای که در القای مقصود دارد، ضروری است. بهمنظور شناخت بیشتر «از»، با رویکرد سبکشناسی زبانی در سطح لغوی و با اتخاذ روش توصیفی– تحلیلی کاربرد بیستونه معنی «از» در تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوسنامه و جامعالحکمتین مربوطبه دورة اوّل و دوم نثر فارسی پژوهش شدهاست. هدف این تحقیق تسهیل درک مفاهیم متون این دو دوره، یافتن اشتراک، افتراق، درصد کاربرد معانی «از» و تعمیم آن در دیگر آثار مشابه براساس سبکشناسی زبانی است. شناخت معانی اینحرف میتواند ابزاری برای تفسیر و تبیین درست متون باشد. نتایج پژوهش نشانمیدهد که در مقایسة مجموع آثار با یکدیگر بیشترین و کمترین بسامد «از» بهترتیب به تاریخ بلعمی با 74/29 درصد و تاریخ بیهقی با 64/19 درصد اختصاصمییابد. امّا در مقایسة دو دوره، بسامد «از» در دوکتاب دورة اوّل 34/51 درصد و در دوکتاب دورة دوم 66/48 درصد است. همچنین پرکاربردترین معنی اینحرف به «تبعیض» با 44 بار در دورة اول و کمکاربردترین معنی بهطور مشترک به «توضیح» و «مصاحبت» در دورة اوّل؛ «انتساب»، «فصلوتمیز» و «برای» در دورة دوم هرکدام تنها با یک تکرار اختصاصمییابد. دیگر معانی«از» با توزیع تقریباً یکسانی در هر دو دوره بهکار رفتهاست درحالیکه در تقابل معانی توزیع مشخّصی وجودندارد.
معانی حرف اضافة «از»,بسامد,قابوسنامه,تاریخ بلعمی,تاریخ بیهقی,جامعالحکمتین
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3709.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_3709_8000e790829e85faa5ced6d10848cf3d.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
تحلیل و طبقهبندی وزنهایی که فقط هجای بلند دارند
361
397
FA
مهدی
کمالی
استادیار گروه فرهنگنویسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی
mehdikamali1970@yahoo.com
10.30465/cpl.2019.4008
در زبان فارسی شعرهایی هست که صرفاً از هجای بلند ساخته شده­است. این سروده­ها دو نوع است: 1. مصراع یا بیتی که به­سبب اختیار تسکین، وزن تقطیعی آن به­صورت رشته­ای از هجاهای بلند درآمده­است؛ درحالی­که وزن اصلی آن را باید از بررسی بخشهای دیگر شعر دریافت. این وزنهای تقطیعی گونۀ اختیاری وزنهایی دیگر است. در این شعرها، رکن­بندی براساس وزن اصلی صورت می­گیرد. اگر دو مصراع مختلف از این نوع که هریک گونۀ اختیاری وزنی دیگر است، طولشان برابر باشد، مشخصۀ آوایی که مایۀ تمایز وزن این دو می­شود تکیۀ رکن است. محل این تکیه آخرین هجای بلند غیرپایانی رکن و ماهیت آن غیرزبانی است. 2. شعرهایی که اصالتاً فقط از هجای بلند ساخته ­شده­است. وزن این اشعار را نمی­توان گونۀ اختیاری وزنی دیگر دانست. موزون بودن این اشعار نتیجۀ رکن­بندی آنها براساس طول و مرز کلمات است؛ به­گونه­ای که معمولاً مرز رکن بر مرز کلمه منطبق است و با تغییر طول کلمات و رکن­بندی، وزن آنها نیز تغییر می­کند. مشخصۀ آوایی که شناسایی ارکان را ممکن می­کند، تأکید روی هجای اول هر رکن است. تأکید چند هجا را باهم متحد و از دیگر هجاها متمایز و تبدیل به یک رکن میکند و براساس تعداد هجاهای رکن، وزن تعیین میشود.
وزن شعر,وزن ایقاعی,تأکید موسیقایی,هجای بلند,اختیار تسکین
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4008.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4008_6d22cdf9b02f074efde9893c20f39140.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
21
تحلیل موضوعی کاربرد «ارنی» و «لن ترانی» در شعر شاعران پارسی گوی با تأکید بر اشعار عرفانی
399
425
FA
یوسف
محمدنژاد عالی زمینی
0000-0003-1574-5817
استادیار پژوهشکده زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
mnezhad.y@gmail.com
سعید
مزروعیان
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
saeedmazroeian@gmail.com
10.30465/cpl.2019.4403
داستان زندگی انبیای الهی همواره در شعر شاعران فارسی زبان بازتاب داشته و هر یک از آنان به تناسب موضوع و برای مقصودی خاص به این داستان ها در شعر خود توجه نموده است. در این بین، وقایع زندگی حضرت موسی(ع)در مقام پیامبری که نامش بیش از سایر پیامبران الهی در قرآن مجید آمده ، بازتاب ویژه ای در اشعار این شاعران داشته است. از میان وقایع مختلف زندگی این نبی الهی، حادثۀ میقات و ماجرای «ارنی» گفتن وی و «لن ترانی» شنیدن او از خداوند، بیشتر از دیگر وقایع زندگی او مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفته است. از طرفی، بازتاب این واقعه به نظر در متون عرفانی منظوم و منثور فارسی بیش از دیگر متن ها بوده است؛ کمتر متن عرفانی را می توان یافت که به بهانه ای این پرسش و پاسخ را دستمایه ای برای طرح یک موضوع یا مسئلۀ خاص عرفانی قرار نداده باشد. افزون بر این، این واقعه در اشعار غیرعرفانی فارسی نیز منعکس شده که از منظرهایی دیگر بدان پرداخته اند. در این مقاله برآنیم با روش تحلیل مقایسه ای متن به بررسی و تحلیل موضوعی بازتاب «ارنی» و «لن ترانی» در شعر شاعران پارسی گوی بپردازیم.
ارنی,لن ترانی,میقات,موسی,رؤیت
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4403.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4403_9292bd2ec1a863ea76feaee841c995cd.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
کهننامه ادب پارسی
2383-0603
2383-0611
10
1
2019
09
22
نقش شاعرانگی ذهن در آثار تصحیحی زنان بر اساس نظریه رونالد واردف
427
453
FA
عباسعلی
وفایی
0000000208670418
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبایی،
a_a_vafaie@yahoo.com
فریده
خواجه پور
دکتری زبان و ادبیات فارسی، مدرس دانشگاه فرهنگیان و استاد مدعو دانشگاه شهید بهشتی
fakhaz@yahoo.com
10.30465/cpl.2019.4124
مبحث شاعرانگی ذهن ازجمله مباحث نوین در زبان­شناسی بهویژه زبان­شناسی و جنسیت است. این مبحث در دستگاه فکری رونالد وارداف، بهتر و علمی­تر، ساختهوپرداخته شد اگرچه پیش از او، پژوهشگرانی هم بودند که درباره مفهوم آن بدون وضع اصطلاحی خاص صحبت کرده بودند. شاعرانگی ذهن بهطور مختصر به این امر اشاره دارد که ذهن برخی افراد بهویژه زنان، گاهی از راه­های غیرمرسوم متن شناسانه، به معنای مناسبی از یک بیت یا بخشی از یک شعر دست می­یابند. یک اثر تصحیحی کامل، غالباً دارای سه بخش: مقدمه، تصحیح متن و مسائل پیرامتنی است. بخش پیرامتنی خود به انواع فهرستها، واژهنامه، تعلیقات و نیز توضیح و تفسیر برخی ابیات و ترکیبهای سخت، تقسیم می­شود. در این مقاله برمبنای مبحث شاعرانگی ذهن، به بررسی توضیحاتی که در دو تصحیح مهم یعنی تصحیح حدیقهالحقیقه سنایی از مریم حسینی و تصحیح خمسه نظامی از سامیه بصیر مژدهی، ارائهشده، پرداخته می­شود. از نتایج اصلی این مقاله، همخوانی روش توضیح و تفسیر ابیات مهم دو اثر به دست مصحّحان برمبنای روش مرسوم در این مبحث است. علّت انتخاب این دو مصحّح زن، اشارهای است که وارداف به عملکرد بهترِ زنان نسبت به مردان در معنا تراشی برای ابیات، کرده است.
تصحیح,مسائل پیرامتنی,شاعرانگی ذهن,رونالد وارداف
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4124.html
https://classicallit.ihcs.ac.ir/article_4124_49db95b253ec31bfbe0e0c0519ea65f9.pdf