پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.«خویش را سنّى نماید از ضلال» حقیقت سنّت و سنّت حقیقى در مثنوى مولوی1182786FAشهرام پازوکیدانشیار مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایرانJournal Article20170524.یکى از دلایل اصلى برخى علماى شیعه که مخالف مولانا و افکار و تعالیم او هستند این است که میگویند وى سنّى است. بر این ادّعا از اواسط دوره صفویّه تأکید شده و تاکنون به انحاى مختلف قوّت یافته است<sup><sup>[i]</sup></sup>و آن را مستمسکی برای رد و انکار تعالیم مولانا کردهاند. دلایل اصلی آنان یکی اشعاری است که مولانا در آن سنّی بودن را تمجید و از آن دفاع میکند؛ دیگری بعضی آراء مولاناست که به نظر این علماء شیعه حاکی از اعتقاد مولانا به اصول دینی اسلام برحسب اعتقادات اهل سنّت خصوصاً اشاعره است. در این مقاله پس از بررسی مفهوم سنّی بودن در تلقی عرفانی از آن، نخست به بررسی آن دسته ابیاتی که مولانا سنّی بودن را تعریف میکند، میپردازیم. پس از آن چند مسأله از مسائل مربوط به اصول دین را که مطابق آنها میتوان نظر مولانا را تشخیص داد که آیا بر وفق مذهب اهل سنّت است یا نه بررسی میکنیم.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [i]. از آخرین ردّیههاى <em>مثنوى</em> رساله موجز آیتاللّه میرزا علىاکبر مصلاّیى است که در سال 1304 قمرى به انتها رسیده و با عنوان <em>نقدى بر مثنوى</em> چاپ شده است (<em>نقدى بر مثنوى</em>، انتشارات انصاریان قم، 1375.) مقدّمه مفصّل چاپ این رساله مختصر را آیتاللّه سیّد جواد مدرّسى در حدود پانصد صفحه نوشته است. در این کتاب، هم مؤلّف و هم مقدّمهنویس تلاش بسیار کردهاند که با استشهاد به ابیاتى از <em>مثنوى</em> اثبات کنند مولانا سنّىمذهب است. نکته جالب توجّه این است که میرزا علىاکبر مصلاّیى از شاگردان فقیه بزرگ آیتاللّه شیخ انصارى است که در زمان شاگردى در محضر احمد نراقى به توصیه استادش به در خانه درویشى رفت و از او خواست که به او یک دوره <em>مثنوى</em> بیاموزد (به نقل از اکبر ثبوت، در مقاله "مولانا در نگاه سه داناى شیعه" مندرج در <em>عرفان ایران</em>، گردآوری سید مصطفی آزمایش، شماره 35 و 36، ص 24؛ همچنین نشریه <em>کیهان اندیشه</em>، فروردین 1371، ص 7، به نقل از شیخ اسداللّه زنجانى).پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.درآمدی بر مطالعات مولانا و شمس پژوهی در کشورهای انگلیسی زبان19292787FAابوالقاسم رادفراستاد پژوهشکده زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20170615.جایگاه بلند و رفیع مولانا و شمس در عرصۀ ادب و عرفان از گذشته­های دور تا امروز در ایران و برخی کشورهای جهان به ویژه سرزمین­های آلمان، انگلیس، فرانسه، آمریکا و ... گسترش و پیشرفت فراوان داشته است. وجود آثار و ترجمه­های فراهم آمده در کارنامۀ شمس­پژوهی و پژوهش­ در آثار و افکار مولانا و تهیّه و تدوین کتابشناسی­ها در این خصوص، به ویژه شهرتی که شمس در دهه­های اخیر پیدا کرده، این امر را ثابت می­کند.از طرفی، از آنجایی که ابعاد شخصیتی و ارزش والای اندیشه و جهان­بینی مولانا و شمس بسیار گسترده و دایرۀ اطلاعات و منابع و مآخذ دربارۀ آنان زیاد است، از این رو بهتر آن دیدم که فقط در حوزۀ زبان انگلیسی -آن هم در حدّ اختصار- بدین موضوع بپردازم و مقالۀ کوتاهی بنویسم تا ان­شاءالله در فرصت­های دیگر بدین مهّم پرداخته که تا حدودی حق مطلب ادا شود.پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.جایگاه دعا در تصویرهای گوناگون از خدا31612788FAایرج شهبازیاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، مؤسسۀ لغت نامۀ دهخداJournal Article20170602.انسانها تصویرهای گوناگونی از خدا دارند و بر اساس آن تصویر، الگویی از رابطه را بین خود و خدا را پدید میآورند. در این مقاله، نُه تصویر از خدا را در فرهنگ اسلامی معرفی میکنیم و بعد بر اساس سه معیار سنخیت، شخصیت و نوع رابطه به بررسی جایگاه دعا در این تصویرها میپردازیم. این نُه تصویر عبارتاند از تصویر فیلسوفان، تصویر اشاعره، تصویر معتزله (شامل دو تصویر)، تصویر فقیهان، تصویر زاهدان، تصویر عارفان خائف، تصویر عارفان وحدت وجودی و تصویر عارفان عاشق. به نظر میرسد تنها در تصویرِ عارفان عاشق از خداست که انسان میتواند رابطهای صمیمانه و دوستانه با خدا داشته باشد؛ زیراکه در این تصویر، انسان موجودی است دارای قابلیتِ همجنس شدن با خدا و خدا هم، با وجودِ منزه بودن، موجودی متشخص است؛ لذا الگوی رابطة انسان و خدا از نوعِ من – تو است و تنها در چنین رابطهای است که دعا جایگاه واقعی خود را بازمییابد. در سایر تصویرها یا خدا دارای شخصیت نیست، یا انسان تا حد یک شئِ بیارزش تنزل مییابد و یا اینکه بین انسان و خدا هیچ سنخیتی وجود ندارد.پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.معرفت شهودی در کلام شمس تبریزی63892789FAفاطمه مدرسیاستاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ارومیهJournal Article20170607.بینش عرفانی نوعی از حکمت دینی مبتنی بر وحی است که مؤمنان به این نوع بینش، هستی حقیقی را از آن خدا میدانند و ماسوی­الله را باطل میپندارند و معتقدند که آنچه هست جلوه­ای است از او. صاحبان این بینش، عشق به حق و تصفیة باطن از تعلّقات جسمانی را وسیلة نیل به معرفت می­بینند. آنان عقل بحثی را به سبب تقیّد آن به مقولات ذهنی از وصول به کمالی که غایت وجود انسان است، ناتوان می­یابند. از نظر عرفا از جمله شمس بهترین راه شناخت حق تعالی، معرفت شهودی است. در این پژوهش تلاش می­شود، جایگاه شهود و عقل در تفکر شمس نشان داده شود. برآیند پژوهش حاکی از آن است که شمس بر این باور بود که استدلال اگرچه گره­گشای پاره­ای از مشکلات است، اما برای طالبان کوی حقیقت کافی نیست. از دیدگاه شمس توحید حقیقی، دیدار شهودی است. برای وصول به چنین معرفتی باید در طریق سلوک قدم نهاد و مجاهدت­ها ورزید. تا با زدودن دل انوار ربوبی بر قلب و قوای ادراکی سالک بتابد و ابواب مشاهدت و مکاشفت بر وی گشاده گردد.پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.جایگاه قدسی شعر مولوی911082942FAتقی پورنامداریاناستاد پژوهشکدۀ زبان و ادبیات فارسی در پژوهشگاه علوم انسانیJournal Article20170602. <br /> مثنوی مولوی با وجود شباهت های معنایی و فکری با مثنوی های تعلیمی پیش از خود و حتی با وجود برتری نسبی آثاری چون حدیقه سنایی و مثنوی های عطار از دیدگاه زبان ادبی و ظرافت های هنری، بیش از آنها مورد استقبال خوانندگان و مخاطبان خاص و عام قرار گرفته و شهرت بیشتر یافته است. نظر نگارنده بر آن است که یکی از عوامل اصلی بقا و تداوم شهرت روزافزون مثنوی به سبب خروج از عادت،عادت گریزی مثنوی، به خصوص در نظم پریشان صورت و اصرار بر بیان جزئیات وقایع و توصیف روانی و رفتاری شخصیت های داستانی است که مقاومت اولیه و طبیعی در برابر این عادت گریزی ها و در نتیجه کار مثنوی را از طرف معاصران وی برمی انگیزد. هدف نگارنده در این مقاله بر آن است تا ابعاد گوناگون مسئله را بررسی و تبیین کند.پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیکهننامه ادب پارسی2383-06038220170922.بررسی و تحلیل نقش سنایی و آثار او در اندیشههای شمس تبریزی در مقالات1091403113FAعلی محمدیاستاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا همدان0000000208975035Journal Article20170623.مولانا یکی از درخشانترین چهرههاییست که همهی پژوهشگران عرفان ایرانی، به اثرپذیری او از سنایی، اشاره کردهاند. با توجه به این که هیچ شخصیتی، به اندازهی شمس تبریزی در زندگی روحی و روانی مولانا نقش نداشته، روشنشدن پیوندهای معنوی میان شمس و سنایی، به مطالعات شمسشناسی و مولاناشناسی، یاری میرساند. پرسش اصلی نویسنده در این گفتار، این است که حکیم سنایی چه اثری بر اندیشههای شمس داشته و نظر شمس در بارهی او چه بوده است؟ ما در این مقاله، در سه بخش، به رابطهی شمس و سنایی پرداختهایم. یکی آنجا که شمس به طور مستقیم از سنایی یاد کرده است؛ دیگر آنجا که شمس از سنایی نامی نبرده؛ اما به شعر و گفتار او استناد جسته و سوم، بررسی برخی از اختلافنظرهای آن دو تن است به گونهای که نه نامی از سنایی در میان است و نه سروده یا نقل قولی از او. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوا و دادههاییست که در آثار مربوط به سنایی، شمس و دیگر آثار، وجود دارد.