تحلیل کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی داراب‌نامه طرسوسی از منظر اسطوره شناسی کنشگر ژرژ دومزیل

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می‌کند با توجه به نظریة کنشگرای ژرژ دومزیل به شناخت ساختار روایی داراب‌نامة طرسوسی به‌عنوان یکی از کهن‌ترین متون اساطیری ایران بپردازد و از این طریق میزان مشابهت کنش‌های شخصیت‌های آن را با متون اساطیری هندواروپایی بسنجد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که ساختار روایی این اثر با متون حماسی هندواروپایی قابل انطباق است و کنش‌های سه‌گانة مطرح‌شده در رویکرد کنشگرای دومزیل (فرمانروایی، جنگاوری و باروری) کنش‌های اصلی شخصیت‌های اساطیری در این روایت به شمار می‌روند. اسکندر، داراب، همای، طمروسیه و بوراندخت هر کدام دارای ویژگی‌های بارزی هستند که در زیرمجموعة کنش‌های سه‌گانه طبقه‌بندی می‌شوند. در این اثر «پادشاهی مطلق» از آن خداوند است و خدای مطلق با استفاده از ابزارهای گوناگون از قبیل «خواب‌دیدن»، «به‌کارگیری عوامل طبیعی» و «به یاری فرستادن موجودات افسانه‌ای» به آنان مدد رسانده است. کنش جنگاوری در این روایت با اهداف مختلفی ازجمله گسترش قلمرو، دفاع از سیطرة حکومت، برقراری امنیت، انتقام و گسترش دین و عدل و داد جایگاه ویژه‌ای دارد و شخصیت‌های اساطیری همواره در میدان‌های رزم آزموده می‌شوند. فراوانی نعمت، خزینه‌های انبوه، آبادانی، آرامش و رفاه، زیبایی و جوانی، دلبستگی و مشاهدة امثال این موارد در توصیف شخصیت‌های اساطیری این روایت نیز نشان از کنش سوم یعنی باروری دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Analysis of the triple actions of mythical characters in the narrative structure Darsnameh Tarsousi from the perspective of the activist mythology of Georges Domzil

نویسندگان [English]

  • Elnaz Mohammadzadeh 1
  • Mohammad mahdi Esmaailiy 2
  • Shervin Khamseh 3
1 Phd student of Persian Language and Literature. faculty of literature and humanities. Central branch of tehran. islamic Azad University. Tehran, Iran.
2 Assistant Professor of Persian Language and Literature. faculty of literature and humanities. Central branch of tehran. islamic Azad University. Tehran, Iran.
3 esmaailiy.m@gmail.com. . Assistant Professor of Persian Language and Literature. faculty of literature and humanities. Central branch of tehran. islamic Azad University. Tehran, Iran.
چکیده [English]

Folk tales and legends can be considered as one of the oldest, most documented and at the same time, the richest written sources available in any land. Persian folk tales, which in the past had only a recreational and entertaining role, have found a special research and cultural function today and are a reliable source for understanding the ideals, beliefs, rituals and customs of the Iranian nation. Are counted. Darsnameh Tarsousi is one of the oldest texts based on Persian myths. This prose story has been compiled in the life of Darab, King Kiani, son of Ardeshir Kiani and his daughter Homay and his grandchildren Borandokht (Roshanak) and Alexander the Great. The origin of the story dates back to the Sassanid era and its current form was written by Abu Tahir Tarsusi in the sixth century AH. In this story, he has adapted from the national epic of Iran, a kind of historical-religious prose epic. The present study tries to answer the main question in a descriptive-analytical method: what are the similarities between the actions of the mythical characters of Darabnameh Tarsousi in the context of the triple actions of Georges Domzil and to what extent Darabnameh's structure of mythology? Indo-European benefited? The research findings emphasize that the structure of Tarsus's narrative can be studied and adapted to Indo-European epic texts and the three actions proposed in Domzil's activist approach (domination, warfare and fertility) are actions. The main mythological characters in this narrative are considered. Alexander, Darab, Homay, Tamrousieh and Borandakht as the main characters of this narrative, each have distinct characteristics that are classified in the subset of the three actions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • اسطوره‌شناسی تطبیقی
  • ژرژ دومزیل
  • کنش‌های سه‌گانه
  • داراب‌نامه
  • شخصیت‌های اساطیری
  • احمدی­فرد، نصرت­الله (1400)، بررسی تطبیقی اسطوره­های گناه در شخصیت­های اساطیری ایران و یونان، فصلنامة ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، س 17، ش 62: صص 15 –
  • اسماعیل­پور، ابوالقاسم (1395)، اسطوره بیان نمادین، تهران: انتشارات سروش، چاپ پنجم.
  • اسماعیلی، حسین (1392)، پیشگفتار اسکندرنامه، روایت آسیای میانه، تهران: معین.
  • اوالد، فرانسوا و دیگران (1380)، اسطوره و حماسه در اندیشة ژرژ دومزیل، ترجمة جلال ستاری، تهران، نشر مرکز، چاپ اول.
  • بهار، مهرداد (1396) پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: نشر آگه، چاپ دوازدهم.
  • دومزیل، ژرژو گودورف (1379)، خدایان سه کنش، جهان اسطوره شناسی، ترجمه جلال ستاری، تهران: نشر مرکز.
  • دومزیل، ژرژو گودورف (1391)، جهان اسطوره­شناسی، ترجمة جلال ستاری، تهران: مرکز. چاپ سوم.
  • زارعی، علی­اصغر (1398) «بررسی سه بزه گرشاسب و تطبیق آن با نظریة کنش سه­گانه ژرژ دومزیل»، مطالعات ایرانی،  شمارة 6: صص 49 –
  • زاهدی، فریندخت و همکاران (1397)، ضحاک و لوکی: مقایسة دو اسطورة ایرانی و اسکاندیناوی بر مبنای نمایشنامه­های ضحاک و ایولف کوچک در چهارچوب نظریة کنشگرایانة ژرژ دومزیل، فصلنامة ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال 14، ش 52: صص 249 –
  • سرکاراتی، بهمن (1400)، سایه­های شکار شده (گزیدة مقالات فارسی)، تهران: انتشارت طهوری، چاپ چهارم.
  • شمیسا، سیروس (1375)، انواع ادبی، تهران: نشر فردوس.
  • صفا، ذبیح ا... (1389)، حماسه­سرایی در ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ نهم.
  • طرسوسی، محمد (1396)، داراب­نامه، تصحیح ذبیح­ا...صفا، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم.
  • واثق عباسی، عبدالله و علی­پور، اسماعیل (1397)، از البرز تا قاف؛ بررسی تطبیقی دو رشته کوه اسطوره‌ای، کهن نامة ادب پارسی، سال نهم، شمارة دوم: صص 135 –
  • عزیزی­فر، امیرعباس (1394)، بررسی بن­مایه­های اساطیری در دارب­نامة طرسوسی، متن­شناسی ادب فارسی، دورة جدید، شمارة 4: صص 118 –
  • غنی، گلرخ­سادات و همکاران (1399)، بررسی تطبیقی بوراندخت و آتنا، الهگان جنگاوری در دارب‌نامه و اودیسه، فصلنامة ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال 16، ش 59: صص 39 –
  • فرهادی، فرحناز و حلبی، علی­اصغر (1399)، تطبیق و بررسی کارکرد نظریة کنشگرای دومزیل (اسطوره­شناس معاصر)، بر داستان رستم و اسفندیار، فصلنامة پژوهش ادبیات معاصر جهان، دورة 25، شمارة 2، صص: 588 –
  • الیاده، میرچا (1392) چشم­اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری، تهران: نشر توس، چاپ سوم.
  • معرک­نژاد، رسول (1393)، اسطوره و هنر، تهران، انتشارات میردشتی، چاپ دوم.
  • نامورمطلق، بهمن (1397)، درآمدی بر اسطوره­شناسی، تهران، انتشارات سخن، چاپ دوم.
  • نامورمطلق، بهمن و عوض­پور، بهروز (1395)، اسطوره و اسطوره­شناسی نزد ژرژ دومزیل، تهران، نشر موغام، چاپ اول.
  • ولی­پور هفشنجانی، شهناز (1395)، «اسطوره فریدون، نمادها، بن­مایه­ها و تحولات آن، فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره­شناختی، سال دوازدهم، ش 43: صص 343 –