حکایت شیخ صنعان: بازگشتِ موقتِ امر سرکوب‎شده و تثبیت امر هنجاری

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه مطالعات ادبی. پژوهشکدۀ تحقیق و توسعۀ علوم انسانی (سازمان سمت). تهران. ایران.

2 دانش آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه ارومیه. ارومیه. ایران.

چکیده

در بخش نخست مقالۀ حاضر، حکایت «شیخ صنعان» بر مبنای برخی از مفاهیم در نقد روانکاوانۀ فرویدی بررسی می‎شود. نتایج این بخش نشان می‎دهد که که ساخت اصلی حکایت، بیان شاعرانۀ کشمکش میان سه ساحت روان است: شیخ صنعان، «خود»، زیر فشار دو نیروی متضاد و مصرّ «نهاد» و «فراخود» است و این دو ساحت در قالب دو شخصیت دختر ترسا و مرید بلندهمت، صورتی عینی و هنری یافته‎اند. در آغاز حکایت، خودانگیختگی جوشان «نهاد» از همه جانب می‎خواهد سیطره یابد؛ اما در ادامه، «فراخود» با نیروگذاری‎های هنجاری و دینی، دوباره جلو می‎آید و در نهایت پیروز می‎گردد. در بخش دوم مقاله، مسئله‎ای مهم‎تر و بنیادی‎تر در ارتباط با این تحلیلِ درون‎متنی آشکار می‎شود: بازخوانی و بازاندیشی متنی عارفانه از منظر روانکاوانه، در نهایت، و در نسبت با زمینۀ اجتماعی آگاهی، به کجا راه می‎برد؟ در پاسخ به این پرسش، عطار به منزلۀ یک سوژۀ گفتمانی عارفانه و حکایت شیخ صنعان را نیز به مثابه بازنمایی استعاریِ آگاهیِ یک گروه اجتماعی در نظر گرفته‎ایم و به این نتیجه رسیده‎ایم: در این حکایت، جایگاه «سوژه» را «کلیت نظام نمادین» گرفته است و متن به مثابه بازنمایی هنریِ نیروگذاری‎های اجتماعی عرضه شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Tale of Sheikh Sanan: the Temporary Return of the Oppressed Matter and the Consolidation of the Normative Matter

نویسندگان [English]

  • Foad Molooodi 1
  • Ghader Bayazidi 2
1 Assistant Professor of Literary Studies Department, Institute for Research and Development in the Humanities. Tehran, Iran.
2 Master's degree in Persian language and literature from Urmia University. Urmia. Iran.
چکیده [English]

In the first section of the present paper, the tale of Sheikh Sanan is explored according to some concepts of the Freudian psychoanalytic criticism. The results of this section reveal that the skeleton of the tale is the poetic presentation of the conflict among three areas of psych: Sheikh Sanan, “ego,” is under the pressure of two opposite and demanding forces, “id” and “superego,” which are artistically materialized as two personas, the pagan girl and the magnanimous disciple. In the beginning of the tale, the ignited spontaneity of “id” is about to dominate from all sides. Then, however, “superego,” through normative and religious enforcement, reappears and triumphs. In the second section of the paper, a more significant and fundamental issue regarding this intra-textual analysis is revealed. In the end and with respect to the social context of awareness, what purpose does the rereading and rethinking of a mystical text from the psychoanalytic perspective serve? In response to this question, we considered Attar as mystical discoursal subject and The Tale of Sheikh Sanan as the figurative representation of the awareness of a social group and arrived at the following conclusion: in this tale, “the totality of the symbolic system” has played the role of “subject and the text is presented as an artistic representation of social forces.

کلیدواژه‌ها [English]

  • id
  • superego
  • ego
  • Attar
  • Sheikh Sanan