نقش القاگری هم‌خوان‌ها در نمود جنسیت در شهرآشوب‌های فارسی (مطالعۀ موردی: مهستی گنجوی و امیرخسرو دهلوی)

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، بناب

3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، بناب

چکیده

زبان در تولید و طبقه‌بندی عوامل هویتی و فرهنگی نظیر جنسیت نقش مهمی ایفا می‌کند. شهرآشوب، در ادب ایرانی، ماهیتی مردانه دارد؛ زیرا نیازمند مراودات انسانی-اجتماعی آزادانه‌ای است که عرف اجتماعی آن را برای زنان نمی‌پسندیده است؛ بنابراین این پیش‌داوری در مورد شهرآشوب وجود دارد که زبان جنسیت‌زده و مردانه داشته باشد. ورود مهستی‌گنجوی در این عرصه و ابداع شهرآشوب‌های صنفی در قالب رباعی، واکنش‌های انتقادی متفاوتی با خود به همراه داشت که در یک نقطه‌نظر، یعنی مردانه بودن زبان شهرآشوب‌های مهستی به اشتراک می‌رسند. مسالۀ اصلی تحقیق حاضر، ثبوت وجود زبان جنسیتی زنانه در شهرآشوب‌های مهستی گنجوی بوده است. برای اثبات این مسأله، از نظریۀ القاگری‌ موریس گرامون در مقایسۀ انواع هم‌خوان‌های تکرارشونده و نوع القاگری آن در شهر‌آشوب‌های امیرخسرو دهلوی و مهستی گنجوی استفاده شد. در این پژوهش، متغیّر جنسیت، مبتنی بر دیدگاه عرفی و کلیشه‌های فرهنگی در موضوعیت نقش‌های مردانه و زنانه سنجیده شده است و این نتایج به دست آمد: نوع القاگری هم‌خوان‌ها در همۀ گروه‌ها (انسدادی، خیشومی، روان، سایشی و دمشی و نیم‌خوان ی) در شهرآشوب‌های مهستی و امیرخسرو دهلوی، به‌گونه‌ای معنادار از هم تمایز داشته و کاملا در جهت مخالف یکدیگر قرار دارد. القاگری انواع هم‌خوان‌ها در شعر دهلوی متمایل به سمت سرعت ادا، سطحی بودن عواطف، خشونت و تیزی و برندگی اصوات و کلمات است. دهلوی از موضع قدرت، با صراحت کامل، فرادستانه و تحقیرآمیز با مخاطب/معشوق شهرآشوب‌هایش مخاطبه می‌کند. ویژگی این القاگری‌ها با جنسیت شاعر و آزادی فرهنگی و اجتماعی و برون‌گرایی عرفی او انطباق کامل یافته است. برعکس، القاگری هم‌خوان‌ها در شهرآشوب‌های مهستی مبیّن درون‌گرایی، محافظه‌کاری و احتیاط شاعر است و از هر جهت گرایش به سمت نرمی، ملاطفت و نوازش‌گری دارد که این مفاهیم نیز با جنسیت مهستی در تطابق است. بنابراین می‌توان ادعا نمود که زبان شعری شهرآشوب‌های مهستی، برخلاف تصور عمومی، درصد بالایی از زنانگی را داراست.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The role of consonants in inducing gender in Persian riots (Case study: Mahasti Ganjavi and Amir Khosrow Dehlavi)

نویسندگان [English]

  • Zahra esmail-yan Azar 1
  • Narges Oskouie 2
  • Hoseyn Dadashi 3
1 PhD Student, Department of Persian Language and Literature, Bonab Branch, Islamic Azad University, Bonab, Iran.
2 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Bonab Branch, Islamic Azad University, Iran, Bonab
3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، بناب
چکیده [English]

. Mehsti-Ganjoy's entry into this arena and the invention of trade union riots in the form of a quartet brought with it different critical reactions, which share one point of view, that is, the masculinity of the language of Mehsti's riots. The main issue of the present research was to prove the existence of women's language in the city of Mehsti Ganjavi riots. To prove this issue, Morris Grammon's induction theory was used in comparing the types of repeated consonants and its induction type in the cities of Amir Khosro Dehlavi and Mehsti Ganjavi. In this research, the variable of gender, based on the traditional view and cultural stereotypes regarding male and female roles, has been measured and these results were obtained: the type of induction of consonants in all groups (obstructive, shrill, rwan, abrasive, demshi and half-voiced) In the riots of Mehsti and Amir Khosro Dehlavi, they are significantly different from each other and are completely opposite to each other. The introduction of all kinds of consonances in Dehlavi's poetry tends towards the speed of speech, the superficiality of emotions, violence and sharpness, and the triumph of sounds and words. From a position of power, Dehlavi addresses the audience/lover of his riotous city with full frankness, overbearing and contemptuous. The characteristics of these inductions are fully adapted to the gender of the poet and his cultural and social freedom and customary extroversion. On the contrary, the introduction of consonants in Mehsti's chaotic city shows the poet's introversion, conservatism and caution, and in every way he has a tendency towards softness, gentleness and caressing, which are also compatible with Mehsti's gender. Therefore, it can be claimed that the poetic language of Mehsti riots, contrary to popular opinion, has a high percentage of femininity.

کلیدواژه‌ها [English]

  • زبان جنسیتی
  • شهرآشوب صنفی
  • مهستی گنجوی
  • امیرخسرو دهلوی