راوی غیرقابل اعتماد در داستان شاه و کنیزک

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری زبان و ادبیات فارسی،پژوهشگاه علوم انسانی

2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه علامه طباطبایی

3 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

راوی غیرقابل اعتماد، از مباحث جدید در علم روایت­شناسی است. راوی اگر ساده­اندیش، کودک، دروغگو، ناآگاه، مداخله­گرِ یک­جانبه یا متعصّب باشد، می­تواند داستان را به گونه­ای مغایر با واقعیّت آن به مخاطب نشان داده و او را به اشتباه بیاندازد. در داستان شاه و کنیزک که یکی از مهم­ترین و بحث­برانگیزترین داستان­های مثنوی است، راوی به دلیل داشتن تعصّب نسبت به شخصیت­های شاه و حکیم و نداشتن آگاهی کافی از روابط علّی و معلولی داستان و نیز دخالت­گری بسیار، غیرقابل اعتماد است و با تفسیرها و مداخله­گری­های یک جانبه و فراوان خود در داستان ابهاماتی ایجاد کرده است. اعتقاد به ظلّ اللهی سلطان و تعصّب بر بری بودن او از خطا، باعث شده که راوی این داستان تفسیرهایی نادرست ارائه دهد و عمل غیراخلاقی شاه و حکیم را که منجر به فریب دادن و قتل زرگر سمرقندی می­شود، توجیه نماید؛ درحالیکه بررسی دقیق داستان نشان می­دهد که شاه، شخصیتی فریبکار و نیرنگ­باز دارد. همچنین راوی، دلیل سرد شدن کنیزک را زشت­رو شدن زرگر می­داند. این در حالی است که بر اساس شواهد درون متنی، می­توان دلیل آن را وصال جنسی دانست. این مطلب که وصال، پایان و مرگ عشق است؛ امروزه در نظریات روانشناسان بزرگی چون رولو می مطرح شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

.

نویسندگان [English]

  • hiva hassanpour 1
  • mohammad hassan hassan zade niri 2
  • Azadeh Eslami 3
اطمینان، خدیجه (1388). الیتیزم و مشابهت­های مندرج در کلیله و دمنه و مرزبان­نامه، تهران: کتاب ماه، صص 31- 26.
بامشکی، سمیرا (1391). روایت­شناسی داستانهای مثنوی، تهران: هرمس.
پرینس، جرالد (1391). روایت­شناسی، ترجمۀ محمد شهبا، تهران: مینوی خرد.
زمانی، کریم (1391). شرح جامع مثنوی معنوی، دفتر اول، تهران: اطلاعات، چاپ چهلم.
عبداللهیان، حمید و دیگران (1393). بررسی مؤلّفه­ها و ابعادِ شناختیِ «راوی همه چیزدان» در ادبیات داستانی، تهران: ادبیات پارسی معاصر، شمارۀ 4، صص 142-117.
فروم، اریک (1385). زبان از یاد رفته، ترجمۀ ابراهیم امانت، تهران: انقلاب، چاپ هشتم.
فروم، اریک (1392). انسان برای خویشتن، ترجمۀ اکبر تبریزی، تهران: بهجت، چاپ ششم.
فروم، اریک (1394). هنر عشق ورزیدن، ترجمۀ پوری سلطانی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ بیست و ششم.
قاسم­زاده، سیدعلی و خدادادی، فضل­الله (1396). «عناصر ساختاری و معیارهای بازشناسی بی­اعتباری راوی در روایتگری»، دوفصلنامۀ روایت­شناسی، سال 1، شمارۀ، بهار و تابستان 173 – 147.
قیصری، ابراهیم (1378). نیک بد نما، تهران: مجلّۀ هنر، شمارۀ 42، صص 38-33.
لینت­وِلت، ژپ (1390). رساله­ای در باب گونه­شناسی روایت؛ نقطۀ دید، ترجمۀ علی عباسی و نصرت حجازی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
مقدادی، بهرام (1378). کنیز و پدر سالار، تهران: مجلۀ هنر، شمارۀ 39، صص 18-16.
مولوی، جلال­الدین محمد (1346). کلیات شمس یا دیوان کبیر، تصحیح بدیع­الزّمان فروزانفر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
مولوی، جلال­الدین محمد(1386). مثنوی معنوی، بر اساس نسخۀ تصحیح نیکلسون، با مقدّمۀ دکتر عبدالحسین زرّین کوب و بدیع الزّمان فروزان­فر، تهران: مجید، چاپ سوم.
می، رولو (1395). عشق و اراده، ترجمۀ سپیده حبیب، تهران: دانژه.
میرصادقی، جمال (1387). راهنمای داستان نویسی، تهران: سخن.
میرصادقی، جمال (1390). عناصر داستان، تهران: سخن، چاپ هفتم.
وراوینی، سعدالدّین(1384).مرزبان­نامه،به کوشش دکتر خلیل خطیب رهبر، تهران: انتشارات صفی علیشاه، چاپ دهم.
یعقوبی جنبه­سرایی، پارسا (1396). منطق حاشیه در مثنوی: سبک ایضاحی و اقتدار مؤلف-راوی، تهران: مجلّۀ ادبیات عرفانی، شمارۀ 17، صص 165- 141.